آقاجان خوش آمدی...
میلاد عالم آل محمد، هشتمین حجت سرمد، نگین درخشان وطن، السلطان ابی الحسن، حضرت رضا(علیه السلام) بر تمامی شیعیان مبارک باد
باز هم غم فراق ...
شهادت ششمین شمع روشنگر و وصی پیغمبر اکرم(ص)
حضرت امام جعفر صادق(ع)
به عموم شیعیان و شیفتگانش تسلیت باد
میزان زکات فطریه
عید سعید فطر
- عید فطر یکی از عظیمترین مناسبتهای اسلامی است. دنیای اسلام روز عید فطر را به معنای حقیقی عید می گیرند و این چیزی است که اسلام برای امت اسلامی خواسته است. «جعله الله لکم عیدا و جعلکم له اهلا» خداوند متعال امروز را برای امت اسلامی عید قرار داد و آنها را شایسته این عید دانست. … ما باید از این هدیهی الهی استفاده کنیم، هم استفاده شخصی به معنای راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دلهای خودتان که اگر از عالم معرفت و محبّت الهی دریچه یی بر روی دلهای خودمان باز و اندرون خود را نورانی کنیم، بسیاری از تاریکی ها و گرفتاریهای دنیای بیرون هم حل خواهد شد، چون دل انسانهاست که سرچشمهی خوبیها و بدیهاست.
از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران 25/9/80
در محضر قرآن
آداب و شرایط روزه داری
أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ ۚ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ۖ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًافَهُوَ خَيْرٌ لَهُ ۚ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إن کنتم تعلمون» (بقره/ 184)
چند روزی معدود روزه واجب شده است، ولی هرکس از شما بیمار و یا در سفر باشد، پس به همان تعداد از روزهای دیگر را روزه بگیرد و بر کسانی که طاقت روزه ندارند (بیماران،پیرمردان و پیرزنان)لازم است کفاره ای بدهند،مسکینی را اطعام کنند و هرکس به میل خودبیشتر نیکی کند(و بیش از مقدار واجب طعام دهد)برای او بهتر است، ولی اگر آثار روزه را بدانید می فهمید که روزه گرفتن برایتان بهتر است.(وهرگز به روزه خواری معذوران غبطه نمی خورید)
اسلام برای هر فرد در هر شرایطی قانون مناسب دارد،در این ایه حکم مسافران، بیماران و سالمندان بیان شده است.
اگر انسان در شرایطی نمی تواند روزه بگیرد، باید در ایام دیگری قضا کند تا از منافع روزه برخوردار شود.
تسلیم فرمان خدا بودن ارزش است. اگر دستور روزه گرفتن دادباید روزه گرفت و اگر حکم به افطار کرد باید روزه را شکست.
«منبع: رمضان با قرآن، سی روز سی درس،صفحه 12-11»
در محضر قرآن
آثار و برکات روزه
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(بقره/ 183)
«ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما مقرر گردیده، همانگونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرر شده بود، باشد که پرهیزگار شوید.
طبق ایه فوق: نزدیکی ارتباط با خدا،افزایش تقوا، خدا ترسی، کاهش غضب، شهوت، فساد، تقویت اراده، تقویت افزایش صبر، شبهات به فرشتگان، بخشیده شدن گناهان و… از آثار و برکات روزه می باشد.
در محضر قرآن
قرآن در کلام معصومین(ع)
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله و سلم)
«هر کس برای رضای خدا و اگاهی عمیق در دین، قرآن بخواند، ثواب ملائکه و انبیا و رسولان را خواهد داشت» (وسائل الشیعه، ج 6، ص 184)
امام صادق (علیه السلام)از امیرالمومنی(علیه السلام)نقل می کند:
«خانه ای که در آن قرآن تلاوت و یادی از خدا شود، برکتش زیاد شده، ملائکه در آنجا حاضر می شوند و شیاطین را دور می کنند». (کافی، ج 2، ص 575)
امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
«هر جوان مومنی که قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خونش آمیخته خواهد شد». (کافی، جلد 2، ص 568)
امام رضا (علیه السلام) می فرماید:
«کسی که در ماه رمضان، آیه ای از کتاب خداوند را بخواند همانند کسی است که در ماه های دیگر، قرآن را ختم کرده است». (بحارالانوار، ج 96، ص 341)
مقدمات و شرايط لازم براي آغاز مطالعه
خلاصه:مطالعه بدون كسب آمادگيهاي لازم، مانند شنا كردن بدون يادگيري مهارتهاي شنا است. كسي كه بيمقدمه وارد مطالعه شود، علاوه بر اين كه چيز زيادي ياد نخواهدگرفت، زمان زيادي را هم از دست خواهدداد.
آيا تا كنون دقت كرده ايد كه هر جلسه ي مطالعه ي شما چگونه شروع مي شود؟
شايد كمتر دقت كرده باشيد كه يكي از نقطه ضعف هاي اساسي بيشتر دانش آموزان به نحوه ي آغاز مطالعه باز مي گردد.
مطالعه بدون كسب آمادگي هاي لازم، مانند شنا كردن بدون يادگيري مهارت هاي شنا است. كسي كه بي مقدمه وارد مطالعه شود، علاوه بر اين كه چيز زيادي ياد نخواهدگرفت، زمان زيادي را هم از دست خواهدداد.
مكان مطالعه
دانش آموزان در خصوص مكان مطالعه عادت هاي متفاوتي دارند. مطالعه در منزل، پارك و كتابخانه هاي عمومي از رايج ترين مكان هاي مطالعه محسوب مي شوند. آن چه در اين باره بايد بدانيد اين است كه محيط و مكان مطالعه علاوه برداشتن شرايطي چون سكوت و آرامش، بايد تا حد امكان ثابت و بدون تنوع باشد. اگر واقعاٌ مي خواهيد با تمركز مطالعه نماييد بايد سعي كنيد كه خود را به محيط يكنواخت و ثابت عادت دهيد. بنا بر اين فضاهاي عمومي مانند پارك، براي يك مطالعه ي جدّي، مكان مناسبي محسوب نميشود. تغييرات مكرر در دكور اتاق و يا مكان مطالعه نيز چون مخلّ تمركز ميشوند توصيه نميگردد.بعضي ها دوست دارند موقع مطالعه كسان ديگري مانند دوستان دور و برشان باشند. اگر هدف از اين كار مطالعه ي گروهي و رفع اشكال باشد خوب است، اما در هر حال، بايد زمان هايي براي مطالعه ي فردي -به صورت تنها- در نظر گرفته شود.
اگر ميتوانيد -و امكانات لازم را داريد- بهترين مكان براي مطالعه ي توأم با تمركز، منزل خودتان و البته يك اتاق مشخص است و اگر عليرغم فراهم بودن امكانات و شرايط وهمكاري اعضاي خانواده، باز دوست داريد كه در فضاهاي ديگري مطالعه نماييد، احتمالا بايد در نيّت جدّي خود براي درس خواندن شك كنيد.
كليد: براي مطالعه ي جدّي و توام با تمركز، يك فضاي ثابت و يكنواخت بهترين مكان است.
هدفمندي مطالعه
اين موضوع را از زواياي مختلف ميتوان مورد بحث قرار داد. يك بُعد مهم هدفمندي به نيّات و ايده آل و انگيزه هاي شما برميگردد. بُعد ديگر آن به آرامش ذهني و نظم رفتاري شما مربوط است. يكي ديگر از ابعاد آن اين است كه شما چه قدر مهارتها و ظرافت هاي لازم در برنامهريزي و به خصوص پيش بيني تغييرات به خرج دهيد. يعني اين كه اگر قسمتي از برنامه ي شما اجرا نشد و يا طولاني شدن يك برنامه منجر به اختلال در برنامه هاي ديگر شد چه طرح هاي هدفمندي را پيش بيني كرده باشيد.
اگر چه درخصوص هر يك از ابعاد در قسمت هاي بعدي صحبت خواهيم كرد، اما براي اين كه در اين قسمت هم به نتيجه اي رسيده باشيم به اين نكته اشاره ميكنيم كه هدفمندي در مطالعه يعني داشتن يك ذهنيت روشن و شفاف دربارهي اهداف برنامه ها و پيش بيني هاي لازم. به عبارت ديگر با يك ذهن ابهام گرا و پيچيده و سردرگم نميتوان مطالعه اي موفق داشت. اگر از پس خود بر نمي آييد به مشاور مراجعه كنيد.
كليد: بايد به طور شفاف بدانيد كه چه در مغز شما ميگذرد و چه مي خواهيد بكنيد.
آغاز هشيارانه
ما در اين جا براي بيداري و هشياري تعاريف متفاوتي رادرنظر ميگيريم. هشياري يعني داشتن يك آگاهي ارادي و به عبارت بهتر يعني بيداري آگاهانه.
بسياري از دانش آموزان براي ورود به مطالعه بيدار هستند ولي هشياري لازم را ندارند. شايد براي شما پيش آمده كه مطالعه ي درسي را شروع كرده ايد، اما بعد از گذشتن دقايقي تازه متوجه شده ايد كه اصلاٌ نميدانيد چه ميكنيد! دچار حواس پرتي ميشويد و يا مطالب را خوب درك نميكنيد.
مطالعه ي شما وقتي هشيارانه است كه شما از لحظه ي شروع مطالعه -و بعد در لحظه لحظه ي ادامه ي آن- بدانيد كه داريد چه ميكنيد و كاملاٌ كنترل ارادي بر رفتار خود داشته باشيد. چگونه ميتوان مطالعه را هشيارانه آغاز كرد؟
وضو بگيريد، نيت كنيد، براي يكي دو دقيقه چشمان خود را ببنديد و افكارتان را بر روي كاري كه ميخواهيد انجام دهيد متمركز سازيد.
يك تذكر آمرانه و جلب توجه كننده به خودتان بدهيد. مثلاً با صداي بلند به خود دستور بدهيد كه من در اين لحظه با آمادگي كامل ميخواهم مطالعه ي اين قسمت از كتاب را شروع كنم.
يك علامت يا رمز به خصوص را براي خود تعيين كنيد و…
كليد: تمرين خودآگاهي و تقويت هشياري، كيفيت آغاز و ادامه ي مطالعه را افزايش خواهد داد.
نتيجه گيري:
براي مطالعه ي جدّي و توام با تمركز، يك فضاي ثابت و يك نواخت بهترين مكان است.
بايد به طور شفاف بدانيد كه چه در مغز شما ميگذرد و چه ميخواهيد بكنيد.
تمرين خودآگاهي و تقويت هشياري، كيفيت آغاز و ادامه ي مطالعه را افزايش خواهد داد.
ماهواره تهدیدی برای بنیان خانواده
خلاصه:در دنیای امروزی رسانهها میتوانند نقش کاملاً برجسته و به سزایی در شکل گیری هویتهای فردی و اجتماعی انسانها ایفا کنند؛ به گونهای که در اکثر جنبههای زندگی از جمله شیوه سخن گفتن، لباس پوشیدن، مهندسی منزل و تظاهر به رفتارهای خاص از رسانهها الگو و رنگ و رو میپذیرند.
رسانهها به ویژه ماهواره یکی از ابزار قوی جنگ نرم دشمن است که اگر هوشیار نباشیم ممکن است فرهنگمان را مطابق با غربیها تغییر دهد.
در دنیای امروزی رسانهها میتوانند نقش کاملاً برجسته و به سزایی در شکل گیری هویتهای فردی و اجتماعی انسانها ایفا کنند؛ به گونهای که در اکثر جنبههای زندگی از جمله شیوه سخن گفتن، لباس پوشیدن، مهندسی منزل و تظاهر به رفتارهای خاص از رسانهها الگو و رنگ و رو میپذیرند.
امروزه رادیو، تلویزیون، ماهواره و اینترنت صاحب اختیار خانه و خانوادهها شدهاند که به جای سرپرست خانوار و اعضای خانواده تصمیم میگیرند و برای چگونه زیستن برنامه ریزی میکنند.
در چنین شرایطی، موقعیت از آن کسی است که بتواند در چند و چون فناوری اطلاعات و ارتباطات بر تمامی بنگاهها و نهادهای اطلاع رسانی پیشی بگیرد و بهره وری لازم را از رسانهها داشته باشد.
برای بدست آوردن این موقعیت، توجه به نسل جوان و تغییر ذائقه و تصرف در احساسات جوانان از هر نظر مهم است، از این رو جوانان از اهداف عمده رسانهها به شمار میروند و به همین دلیل همواره در تیررس امواج فشرده و متراکم و مؤثر رسانهها قرار دارند؛ چرا که نقش پذیری جوانان از طریق رسانهها به مراتب بیش از نقش پذیری سایر گروههای سنی است و هویت یابی و هویت پذیری آنان از این طریق سریعتر صورت میگیرد.
اکنون استعمارگران جهانی میکوشند تا با استفاده از قدرت رسانهها اندیشهها و عقاید جوانان را به تصرف خود درآورند و بدون استفاده از قوه قهریه ارزشها، اصول، عقاید، فرهنگ و هویت جوانان را تغییر دهند و بجای آنها عقاید غربی و مورد نظر خود را جایگزین کنند یا به عبارتی مسیحیت را جایگزین دین اسلام کنند.
بنابر این مسؤولان مربوطه میبایست ضمن آگاه سازی مردم بویژه جوانان از مقاصد شوم و پلید دشمنان، ماهیت واقعی رسانههای غربی را افشا کنند و از تمامی ظرفیتها بویژه رسانه ملی همواره در جهت تقویت و توسعه بنیههای دینی، اخلاقی، علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی افراد جامعه مخصوصاً کودکان، نوجوانان و جوانان که از الگوپذیری بالایی برخوردار هستند، مجاهدت کنند؛ چرا که هویت دینی نسل جوان را در برابر پدیدههای نوین که با اعتقادات و ریشههای هویتی آنها متفاوت است مقاوم و پایدار میدارد و باید کاری کنیم که جوانان ایرانی الگویی برای سایر جوانان جهان باشد.
شبکههای ماهوارهای و رسانههای جهانی در اکثر محصولات جذاب و فریبای خود در پی تغییر هویت نسل جوان به واسطه تغییر ذائقهها و سلیقهها، خواستهها و آرزوها هستند.
ماهواره یک فن آوری جدید اجتماعی است که بین سالهای 71 و 72 به ایران نفوذ کرده و چه بخواهیم و چه نخواهیم این فناوری هم اکنون مرزهای جغرافیایی را در نوردیده و باید بپذیریم که استفاده از ماهواره در کشور رو به رشد است و به آسانی و بدون هیچ گونه مقاومتی در حریم خلوت و خصوصی خانوادهها جای گرفته و ممکن است که فرهنگمان را مطابق با غربیها تغییر دهد؛ پس باید از این اندیشه که حصارهایی بتوانند ما را از شر ماهوارهها محفوظ دارند بیرون شد و خانه را در دامنه آتشفشان بنا کرد و برای رو به رو شدن با واقعیت به اندازه کافی جرأت و شجاعت داشت.
آیا با جمع آوری دیشها از پشت بام خانهها کار درست میشود که قطعاً این کار سختی است؛ چرا که اندازه و ابعاد تجهیزات این فناوری روز به روز کوچکتر و غیرقابل رؤیت و کشف میشود.
از اینکه بگوییم استفاده از ماهواره غیرمجاز و یا مجاز است یا اینکه فلان دستگاه را در این رابطه مقصر قلمداد کنیم کاری بیهوده و وقت تلف کردن است، ما بایستی به دنبال جایگزینهای مناسب برای این فناوری باشیم؛ چرا که همه میکوشند تا با استفاده از تکنولوژیهای روز به آخرین اطلاعات در زمینههای مختلف دست پیدا کنند.
دشمنان همواره برای تغییر اصول و عقاید ملتها با نگاه به مقتضیات زمان از راههای مختلفی وارد شدهاند و اینک از راه جنگ نرم وارد شدهاند و یکی از ابزاهای مهم و قوی این جنگ رسانهها هستند، به گونهای که پیروزی در این جنگ بدون حمایت رسانهها و اهمیت ندادن به مؤلفههای روانی و کارهای رسانهای امری مشکل و شاید غیرممکن باشد و ماهواره نیز یکی از ابزارهای مهم این جنگ است که رسانههای بیگانه با کمک آن وارد کارزار شدهاند تا با استفاده از آن ذهن و قلب مردم را در اختیار بگیرند و روح آنها را به دنبال خود بکشانند.
دشمنان در جنگ نرم به کمک رسانهها با بمباران تبلیغاتی و سم پاشی علیه ایران در مورد مسائل مختلف ایران و ترکیب منافقانه حق و باطل و ایجاد فضای غبارآلود به منظور عدم درک صحیح مسائل، مخاطبان خود را در ایران دچار شک و تردید و ابهام میکنند و آنها را بر سر دو راهی قرار می دهنند که اگر از سوی رسانههای داخلی مطابق مواضع رهبر معظم انقلاب، آگاهی بخشی، تنویر افکار عمومی و شفاف سازی در مورد مسائل صورت نگیرد و هوشیارانه به وظیفه خود عمل نکنند، قطعاً امنیت جامعه خدشه دار خواهد شد.
دشمن در جنگ نرم با استفاده از ابزارهای هنر، فرهنگ و به ویژه رسانه، شگردهای جنگ روانی خود را پیاده میکند.
با تبیین و بازخوانی سخنان امام خمینی رحمة الله علیه و بیانات مقام عظمای ولایت و رهبری در مورد دشمن شناسی و اینکه چه مسائلی به نفع کشور و به ضرر دشمن است و یا بالعکس، میتوانیم در مقابله با جنگ نرم به سلامت عبور کنیم.
تماشای برخی از برنامههای ماهوارهای میتواند آسیبها، معضلات، جرائم و جنایاتی را به دنبال داشته که نمونه آن اینکه در مراکز مشاورهای زوجهای جوانی را مشاهده میکنیم که تحث تأثیر قهرمانان و هنرپیشههای سریالهای ماهوارهای در زندگی مشترک خود دچار مشکل شدهاند و تصمیم به جدایی گرفتهاند.
هدف از تأسیس شبکههایی چون فارسی وان که برای تأسیس و راه اندازی و تأمین برنامههایش نیازمند سرمایهای هنگفت است، فقط برای خبررسانی یا پخش برنامههای علمی و مستند و یا نمایش سریالها و داستانهای جذاب نیست بلکه طراحان و کارگزاران و صاحب نظران این گونه شبکهها پس از جذب مخاطب میکوشند تا در جوف این برنامهها و سریالها برخی مسائل را با ظرافت تمام بگنجانند که با عقاید، فرهنگ و افکار عمومی و ارزشهای اسلامی کشورمان مغایرت دارد تا به اهداف دراز مدت خود که جایگزینی الگوهای غربی به جای الگوهای اسلامی در ایران و تبلیغ دین مسیحت است، برسند.
آنها با بهره گیری از تجهیزات مدرن دریافت از ماهواره، سعی میکنند برنامههای متنوع خود را در سینماهای خانگی دیگر کشورها از جمله ایران به نمایش بگذارند تا از این طریق که نرمترین و کم مقاومتترین راه نفوذ به خانواده است، اهداف خود را دنبال کنند که این شبکهها میتوانند چالشی جدی برای تلویزیون هر کشور باشند.
وقتی تماشای برنامههای ماهوارهای جزئی از زندگی یک خانواده ایرانی شود، شخصیتها و قهرمانان داستانها و رفتار و منش و فرهنگ موجود در سریالهای ماهوارهای برای فرزندانمان الگو میشود و این همان چیزی است که مهندسان افکار و تئوری پردازان فرهنگی و سازندگان برنامهها دنبال میکنند که مخاطبان خود بویژه کودکان و نوجوانان را که چندین برابر بزرگ سالان قابلیت پذیرش و تأثیرپذیری از برنامههای تلویزیونی را دارند، با ارزشهای و تفکرات و شیوههای خود همراه، همگون و هدایت کنند و این یعنی استیلای فرهنگی و گسترش تفکرات ضد اسلامی که از جمله اهداف دراز مدت دشمن و در رأس آنها آمریکا و صهیونیسم است.
به عنوان مثال شما به عروسک باربی نگاه کنید و تحقیق کنید با چه هدفی طراحی و با تبلیغات گسترده عرضه شد، این عروسک نماد و سمبل فرهنگ آمریکایی با ویژگیهای تجمل گرایی، مدگرایی و مصرف گرایی است که تلاش میکند به همراه خیل عظیم لوازم جانبی و یا انبوه سربازان خود نوع زندگی آمریکایی را به کودکان و نوجوانان جهان تحمیل نماید که مردان و زنان آینده را با فرهنگ و ارزشهای خود تربیت کنند.
نوع پوشش و شکل و شمایل برخی از دختران را در جامعه خودمان ببینید چقدر مشابه مدل عروسک ظریف اندام باربی است، خیلی از آنها فقط برای اینکه یک مدل آمریکایی است از آن تقلید نمیکنند بلکه یکی از علل مهم و الگو شدن باربی برای دختران ایجاد گرایش شدید در مردان به مدل باربی است، پس آنها میخواهند قلب مردان را تسخیر کنند.
ناگفته نماند که کمپانی متل با فروش انبوه عروسک باربی یکی از ثروتمندترین شرکتها شد.
در غرب الگوگیری از باربی به حدی رایج است که خوانندگان و هنرپیشههای مشهور هالیوودی با صرف هزینههای سرسام آور و رفتن به زیر تیغ جراحان توانا، خود را به شکل و شمایل باربی در میآورند تا ذائقههای باربی پسند مردم را اشباع کنند و ما داریم میبینیم که در سریالهای خارجی هنرپیشههای معروف زن دنیا، اندام، مو، ابرو و آرایش متناسب با مدل باربی دارند و اینها همان سربازان باربی هستند که ما شاهد هنرنمایی آنها در سریالها و برنامههای تبلیغی ماهوارهای هستیم. پیشنهادها:1- توجه ویژه به رفاه فردی و اجتماعی و امور و خواستههای جامعه.2- توجه به کانون خانواده؛ چرا که خانواده از ارکان و عوامل مهم در ایجاد، پیشگیری و درمان آسیبهای اجتماعی به حساب میآید.3- برگزاری کارگاههای آموزشی مهارتهای زندگی برای خانوادهها به ویژه والدین.4- نظارت متعادل بر نظام اعتقادی فرزندان از سوی والدین و ارائه الگوی مناسب اسلامی به آنها و آشنا و سازگار نمودن آنها با مشکلات اجتماعی.5- ارتباط مسالمت آمیز و دوستانه بین اعضای خانواده و فراهم نمودن محیطی آرام و مهربانانه در خانه.6- تأمین نیازهای اولیه و ثانویه فرزندان؛ چرا که حتی غفلت از نیازهای ثانویه از جمله عاطفی، ورزشی، اوقات فراغت و … آنها، فرزندانی آسیب پذیر را وارد جامعه میکند.7- توجه به خواستهها و اشتغال جوانان و تقویت روحیه خودباوری در آنها.8- آموزش، آگاهی بخشی، دشمن شناسی، تقویت حس خودباوری، ارتقاء معنویت و اخلاق و عدالت و هویت بخشی دینی و ایرانی به جامعه.9- گسترش مکانهای علمی، ورزشی و تفریحی و تسهیل در استفاده از آنها برای اقشار مختلف جامعه.10- تشویق و ترغیب جامعه به سمت معنویت؛ چرا که هرچه جامعه به سمت معنویت پیش برود نفوذ دشمن هم کمتر خواهد بود.11- ساخت برنامهها و سریالهای تلویزیونی با کیفیت بالا که بتوانند با سریالهای خارجی رقابت کنند و همچنین ساخت برنامههای شاد و جذاب برای تمام سنین مختلف مطابق با الگوهای اسلامی.12- شناسایی آسیبها و تهدیدات برنامههای ماهوارهای و اطلاع رسانی به خانوادهها. غلامرضا فلاحی
انتهای خبر // پایگاه خبری پلیس ایران
مراحل رشد کودک از ديد اسلام
خلاصه:بنا به تقسيـم بنـدى كه در روايتـى از پيامبـر گرامـى اسلام حضرت محمد(ص) آمده است، مراحل رشـد به سه دوران تقسيـم میشود: هفت سال اول، دوران سيـادت، هفت سـال دوم، دوران آمـوزش و هفت سـال سـوم، دوره وزارت. در دوران سيـادت كـودك بـايـد تـدابيـرى انـديشيـد كه با دورههای بعدى متفاوت است و آن گـونه كه از نام آن پيدا است، مرحله آقايى و سيادت كـودك است. اين زمان بهتريـن و مناسبترین وقت اثرگذارى در عقل و انـديشه و روح انسان است.
بنا به تقسيـم بنـدى كه در روايتـى از پيامبـر گرامـى اسلام حضرت محمد(ص) آمده است، مراحل رشـد به سه دوران تقسيـم میشود: هفت سال اول، دوران سيـادت، هفت سـال دوم، دوران آمـوزش و هفت سـال سـوم، دوره وزارت. در دوران سيـادت كـودك بـايـد تـدابيـرى انـديشيـد كه با دورههای بعدى متفاوت است و آن گـونه كه از نام آن پيدا است، مرحله آقايى و سيادت كـودك است. اين زمان بهتريـن و مناسبترین وقت اثرگذارى در عقل و انـديشه و روح انسان است.
از نظر مذهبى نيز بذر هويت دينى و معنوى انسان در كـودكى كاشته میشود، اما القاى مفاهيـم اخلاقى و مذهبى و فرهنگى ـ با توجه به حساسيت ايـن دوران ـ نبايد با شیوههای مستقيـم و خشك آمـوزشـى صـورت پذيرد، بلكه بايد در قالبى شيريـن و با محتـوايى كودكانه انجام گيرد. ايـن موقعيت زمانى نيست كه كودك را وادار به انجام اصـول تربيتى كنند، بلكه بايد با شيوه غیرمستقیم و جذاب وضعى را ايجـاد كـرد تـا عملاً از آموزشها تصـويـربـردارى كند.
در سيـره عملـى حضـرت امـام ايـن نكته بهوضوح ديـده میشود. همسـر بزرگـوار ايشان بيان میکنند: ((روحيه امام و حرکتها و صحبتهایشان بر بچهها بسيار اثر میگذاشت؛ بهخصوص ديانت ايشان بسيار مؤثر بـود. بچههای من خيلـى متدينند و مـن از ايـن بابت شاكر به درگاه خدايم و میدانم كه همه اینها اثر وجود آقا است.
برخـورد و رفتار و ديانت و تقـواى ايشان بـر مـن نيز اثر داشته است، اما از نظر اخلاقـى بـر بچههایم بيشتر اثر گذاشتهاند … .( خانـم صديقه مصطفـوى، فرزند امام میگوید: ((مـن از نه سالگـى ايشان را تشخيص دادم. يادم است از بچگـى خيلـى كـم خـواب بـودم. چنديـن بار وسط شب بيدار میشدم و مكرر نماز شب آقا را میدیدم. خيلى از شبها مهتاب بود و مـن در مهتاب اشك چشم آقا را میدیدم و ايـن براى مـن خيلى عجيب بود.( فرزند ديگر امام، خانـم فريده مصطفـوى در باره عدم سختگيرى امام در وظايف شرعى ـ قبل از سن تكليف ـ میگوید:
((تا مكلف نبـوديـم، هيچ تكليفـى بـر ما بار نمیکردند.( سختگیریهای قبل از بلوغ باعث خـواهد شد در كـودك نسبت به مسائل تربيتـى دلزدگی و گاه تنفر ايجاد شـود. البته ايـن بـدان معنا نيست كه هيچ تلاشى در آگاهى دادن به فرزند نشـود، زيرا در موارد مختلفـى كه از زندگى ايشان بيان میشود، حتـى در سخنرانیهای آن بزرگـوار، به تربيت قبل از بلوغ و تمريـن در عبادات تأکید شده است:
((بچهها از هفت سالگـى نماز بخـواننـد. بچهها را وادار به نماز كـن، تا وقتى نه ساله شدند، عادت كرده باشند.)) كـودك بايد در هفت سال اول زندگـى از آزادى كامل و منطقـى برخـوردار باشد. او را بايـد از دور مـراقبت نمود. ايـن دوره از زمان مـوقعيتـى نيست كه والـديـن از او تـوقع رفتار بزرگ منشانه داشته بـاشنـد، بلكه دورانـى است كه نه تنها بايد او بچگـى كنـد، بلكه گاه لازم است بزرگترها نيز خـود را تا حد كـودكـى تنزل دهند و با بيان و رفتـار كـودكـانه بـا او بـرخـورد كنند.
البته بايـد در نظر داشت آزادى كه به كـودك داده میشود، کاملاً منطقـى و بر پايه اصـول باشد و از او شخصيتـى لـوس و جمع گريز و متـوقع ساخته نشـود. 2 بازى، ويژگى دوره كودكى 2 يكى از خصوصياتى كه در دوره سيـادت كـودكـى بيشتـر به چشـم میخورد و از اهميت ویژهای برخـوردار است، بازى كودك است. به دوران قبل از دبستان، دوره بازى گفتهاند و روانشناسان عقيده دارنـد: بازى تفكر كـودك است. او در اين موقعيت، كارى جز بازى نـدارد و ايـن امـر مـوجب میشود پرنشاط و پـرانرژى شود و فكر و استعداد او شكـوفا شـود. كـودك، در بازى به آرزوهايـش دست مییابد. قـدرت استـدلال پيدا میکند و نيروى تحليلـش تقـويت میگردد. بزرگترها نبايـد بازى كودكان را بیاهمیت بشمارند و آن را تحقير كنند، بلكه خـود آنها نيز بايد در بازى كـودكان مشاركت داشته باشند. بازى با فرزندان فرصتى است كه والديـن در خلال آن ميزان هـوش و استعداد كـودك را میسنجند.
برادر حضرت امام، مرحـوم آيت الله پسنـديده گفته است: ((امام در تمام امور حتـى در بازیهای كـودكانه و امـور تفريحى و ورزشى از تمام همسالانـش بـرتر و از همه جلـوتـر بـودنـد.)) و مرحـوم حاج سید احمد خمينـى فرزند بـرومنـد آن بزرگـوار نقل كرده است: [امام] در پرش طـول و ارتفاع، خـود در كودكى تمريـن داشتند و دو دست و يك پاى ايشان در اثر هميـن ورزشها شكسته بود. بيـش از ده جـاى سـر ايشـان و چنـد جـاى پيشـانـى ايشـان نيز شكستگـــى داشت.( يكـى از نزديكان حضرت امام نقل میکند كه آن فرزانه روزگار در زمان كـودكـى فـرزنـدانشان بـا تمام كارهاى مهمـى كه داشتند، يك ساعت با آنها بازى میکردند و در برنامه ريزى امـور خـود به ايـن امـر تـوجه و عنايت داشتنـد. و حتـى از همان زمان كـودكـى به هنگام تفريح و بازى، برنامهای ديگر پياده نمیکردند. (به بيان خانـم طباطبايـى: ((امام علاقه زيادى به كـودكان داشتند. ايشان هميشه نصيحت میکردند كه تا پيـش از مكلف شـدن، بچهها را راحت بگذاريـم تا بازى كنند. يك روز علـى ساعت و عينك آقا را برداشته بـود. به على گفتنـد: علـى جان! عينك چشمهایت را اذيت میکند. زنجير ساعت هـم خدایناکرده ممكـن است به صـورتت بخـورد. صـورتت مثل گل است. ممكـن است اتفاقى برايت بيفتد. على عينك و سـاعت را به امام داد و گفت:
خـوب بياييد يك بازى ديگر بكنيـم. مـن میشوم آقا، شما بشـويـد على كـوچـولـو. فرمـودند: باشـد. علـى گفت: خـوب بچه كه جاى آقا نمینشیند. امام كمـى خـودشان را كنار كشيـدنـد. علـى كنار امام نشست و گفت: بچه كه نبـايـد دست به سـاعت و عينك بزنـد. آقـــا خنديـدند و ساعت و عينك را به علـى دادنـد و گفتنـد: بگيـر تـو بردى.)) ايـن نمونههای زيبا ما را به ياد رفتار پيامبر اكرم(ص) میاندازد. آن بزرگـوار با تمام عظمت و اقتدارشان، زمانى كه به كـودكان میرسید، لبخند آسمانـى را نثار آنان مینمود و سلام را هـديه آنـان میکرد و بـا آنها به بـازى میپرداخت.
در كتاب جـوامع الحكايات عوفـى نقل شده است: ((روزى پيامبر براى شركت در نماز عازم مسجـد بـودند. در راه كـودكانـى را كه مشغول بازى بـودند ديدند. آنها با ديدن پيامبر دست از بازى كشيدنـد و بهسوی ايشان شتافتنـد. پيامبـر با مهربانـى از آنان استقبـال كرد.
كودكان از سر و كـول پيامبر بالا میرفتند و با هلهله و شادى به او میگفتند:
((كـن جملى[ شتر من باش]!.))پيامبر هم با آنها همبازى شد. وقتى خـواست از آنها جـدا شـود، هشت عدد گـردو به آنها داد و سپـــس كـودكان از آن بزرگـوار جدا شدند.)) حضرت على(ع) از پيامبر نقل میکنند: ((مـن كان له ولد صبا))؛( هر كه كـودكـى دارد، بايد در تـربيت او خـود را تـا حـد كـودكـى بـرسـاند.
و زمانـى كه سـرى به کوچههای بنـى هاشـم در آن دوردستهای تاريخ میزنیم و به خانهای میرسیم كه قطعهای از بهشت است، صــداى بـــانـــويـى آسمــــانـى را میشنویم كـــــه بـا كــودك خـردسال خـود بازى میکند و يك دنيا درس در بازى او بـا كـودك نهفته است. او در حـالـى كه فـرزنـد كـوچكـش را بـالا و پـاييـن میاندازد و با او بازى میکند، ايـن شعر را برايـش زمزمه میکند:
اشبه اباك يا حسن
و اخلع عن الحق الرسن
و اعبد الها ذامنن
و لا توال ذالاحن
اى كودك خردسالم، حسـن! مانند پدرت باش و از گردن حق ريسمان را بـردار! خـداى يگـانه را بپـرست و از فـرومايگـان حمـايت نكـن. كودك از يك طرف به سبب ضعفى كه در خود حـس میکند و قدرتى كه در بزرگسالان میبیند و به علت عشقـى كه به تكامل دارد، كـارهـاى بزرگترها را تقليـد میکند. مـوقعى كه پـدر و مادر، در بـازى كـودكانه شـركت میکنند و آنان را در كارهاى كـودكـان مسـاعدت مینمایند، جان طفل از مسرت و شادى لبريز میشود و احساس میکند كارهاى كـودكـانه او آنقدر ارزنـده است كه پـدر و مادر بـا او همكارى میکنند.
مشاركت والـديـن در بازى اگـرچه وقت آنان را میگیرد، اما آثار بسيار نيكويى بر جاى میگذارد.
يكـى ديگر از نوههای امام خمينـى میگوید: ((وقتـى امام راه میرفت، من از دور او را هل میدادم. امام هم از شيطونى مـن خوشش میآمد.))
منبع: سايت سلامت
حضور اجتماعي زنان
خلاصه:از نظر اسلام زن حق حضور اجتماعی با رعایت حفظ حجاب را دارد و همچون مردان در فعالیتهای جامعه اسلامی و رهبری آن مشارکت میکند. اگر چنین است، پس چرا حضرت زهرا (س) میفرمایند بهترین چیز برای زن این است که کسی در جامعه او را نشناسد؟
از نظر اسلام زن حق حضور اجتماعی با رعایت حفظ حجاب را دارد و همچون مردان در فعالیتهای جامعه اسلامی و رهبری آن مشارکت میکند. اگر چنین است، پس چرا حضرت زهرا (س) میفرمایند بهترین چیز برای زن این است که کسی در جامعه او را نشناسد؟
در ارتباط با سؤال و روایت نقل شده از فاطمه زهرا (س)، نکاتی چند به عرض میرسانیم:
الف) این روایت در بر دارنده یک حکم شرعی قطعی نیست، و در بیان یک حکم کلی استثناء ناپذیر نمیباشد. بسیاری از روایات شبیه روایت فوق (ذکر شده) وجود دارد که شاید در نگاه اول ظاهری مطلق و کلی دارند ولی با توجه به روایات و مستندات دیگر، حکم تخصیص خورده و یا مقید به قیودی میشود که یک بحث تفصیلی است.
ب) فرمایش حضرت زهرای مرضیه (س) در روایت ذکر شده، به معنای الزام و وجوب نیست، به عبارت دیگر، در عین حال که خروج زن از منزل و حضور او در صحنه اجتماع با رعایت موازین و حدود شرعی جایز شمرده شده است، اما در مواقع غیرضروری برای زنان بهتر آن است که از اختلاط با مردان اجتناب کنند. و این امر منافاتی با حضور علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زنان (با حفظ شئونات و موازین اسلامی) ندارد. کما اینکه حضرت زهرا (س) خود به جبهه جنگ میرفتند و در غزوههای متعددی همراه با پیامبر (ص) شرکت میکردند و در دفاع از ولایت حضور فعال داشتند و حتی سخنرانی نمودند تا جایی که در همین راه به شهادت رسیدند.
ج) بعضی از قیود و محدودیتهایی که در احکام و روایات در مورد زنان وارد شده است بهمنظور پاسداشت حریم عفاف و سلامت جامعه و از همه مهمتر حفظ کرامت و شخصیت واقعی زن متناسب با رسالت همسری و مادری میباشد. و تجربه جهان غرب در آزادیهای نامحدود برای ارتباط زنان و مردان در جامعه (به اعتراف اندیشمندان جامعه غرب) تجربه بسیار تلخی است که زمینه انحطاط خانواده و به دنبال آن سقوط جامعه در منجلاب شهوات را فراهم نمود، که از این رهگذر بیشترین ضرر و زیان نصیب زنان جامعه شد و در نتیجه کرامت و شخصیت زن به پایینترین حد خود تنزل نمود.
منبع: سايـت راسخون
خطبههای سیدالشهدا در روز عاشورا
خلاصه:و آنگاه حضرت مرکب خود را طلبیده و سوار شدند، و با صدای بلند بطوریکه همگی میشنیدند چنین خطبهای ایراد نمودند:
خطبه حضرت در صبح عاشورا و اتمام حجّت بر کوفیان
و آنگاه حضرت مرکب خود را طلبیده و سوار شدند، و با صدای بلند بطوریکه همگی میشنیدند چنین خطبهای ایراد نمودند:
«ای مردم! گفتار مرا بشنوید! و شتاب نکنید تا آنچه حقّ شماست بر من از اندرز و موعظه، شما را بدان پند دهم؛ و عذر خود را در حرکت از مکه بسوی شما برای شما بیان کنم!
پس اگر از درِ انصاف در آئید و عذر مرا بپذیرید که البتّه نیکبخت باشید! و دیگر راه مقاتله و جنگ با من بر روی شما بسته میگردد!
و اگر عذر مرا نپذیرید و حجّت مرا کافی ندانید، پس در آن هنگام رأی خود و شریکان خود را روی هم گرد آورده، تا اینکه کار شما و امر شما بر شما پوشیده نماند؛ و سپس بدون هیچ مهلتی به من بپردازید و کار خود را یکسره کنید!
بدانید که صاحب اختیار و ولی من خداست که قرآن کریم را بفرستاد؛ و او زمام امور مردمان صالح را در دست دارد.»
پس حمد خدای را بجا آورد، و ثنای او بگفت، و درود بر پیغمبر بفرستاد، و هیچ خطیبی دیده نشد نه قبل از او و نه بعد از او که چنین با بلاغت در گفتار خود مطالب را ادا کند.
و پس از آن فرمود: «اوّل نَسَب مرا در نظر آورید! و ببینید من کیستم؟ و سپس به افکار خود مراجعه کنید و آن را مورد عتاب و سرزنش قرار دهید! ببینید ایا کشتن من برای شما سزاوار است؟! و ای پاره کردن حرمت من بر شما جائز است؟!
مگر من پسر دختر پیغمبر شما نیستم؟ مگر من پسر وصی پیغمبر و پسر عموی او که اوّل مؤمن و تصدیق آورنده به رسول الله و به آنچه از جانب خدا بر او نازل شده بود نیستم؟
مگر حمزه سید الشّهداء عموی پدر من نیست؟ مگر جعفر که به دو بال خود در بهشت پرواز میکند، عموی من نیست؟
آیا مگر به شما نرسیده است گفتار رسول خدا که درباره من و برادرم فرمود:
«این دو نفر دو سید و آقای جوانان بهشتند.»؟
پس اگر مرا در این گفتار تصدیق دارید و بدانید که من راست می گویم؛ و سوگند به خدا از وقتی که دانستهام خداوند دروغگو را دشمنِ مبغوض شمرده است، سخن دروغی را بر زبان نیاوردهام (از کشتن من صرف نظر کنید)!
و اگر گفتار مرا باور ندارید و این کلام را تکذیب میکنید، اینک در میان شما کسی هست که شما را خبر دهد! از جابربن عبدالله أنصاری و أبوسعید خُدری و سَهْل بن سَعد ساعدی و زید بن أرقَم و أنس بن مالک سؤال کنید! آنان به شما خبر میدهند که رسول خدا درباره من و برادرم چنین فرموده است. ای این معنی مانع و حاجز از ریختن خون من نمیشود؟»
شمر گفت: «آن کسیکه بفهمد تو چه می گوئی، خدا را بر یک جانب عبادت کرده است!»
حبیب بن مظاهر در پاسخ شمر گفت: «سوگند به خدا که من میبینم تو را که خدا را بر هفتاد جانب (از شک و شبهه) عبادت میکنی! خداوند بر دل تو مهر زده است. (و دیگر یارای فهم و ادراک ندارد.)»
حضرت سید الشّهداء فرمود: «اگر در این امر شک دارید، آیا در این هم شک دارید که من پسر دختر پیغمبر شما هستم؟!
سوگند به خدا در میان مشرق و مغرب عالم، پسر دختر پیغمبری غیر از من، نه در میان شما و نه در میان غیر شما نیست!
وای بر شما! آیا کسی را از شما کشتهام که به طلب قصاص گرد آمدهاید؟ یا مالی را از شما تملّک نمودهام، یا جراحتی و زخمی زدهام که برای تلافی آمدهاید؟!»
هیچیک از آنان سخنی نگفت!
حضرت ندا در داد: «ای شَبَث بن رِبْعِی! و ای حجّار بن أبْجُر! و ای قَیس بن أشعَث! و ای یزید بن حارِث! آیا شما به من در نامه ننوشتید که: میوههای درختان رسیده است! و اطراف زمین سرسبز گردیده است! اگر به سوی ما بیائی، به سوی لشکری آماده معاونت و کمک در تحت فرمان خود خواهی آمد؟!»
قیس بن اشعث گفت: ما نمیدانیم تو چه می گوئی! ولیکن برای حکم و فرمان پسر عمویت (یزید) تنازل کن؛ آنان برای تو نمیخواهند مگر آنچه را که تو بپسندی!
«حضرت سید الشّهداء علیه السّلام در اینحال فرمود: نه سوگند به خدا! چون ذلیلان دست ذلّت به شما ندهم! و مانند بردگان بار ظلم و ستم شما را به دوش نمیکشم!»
و پس از آن فرمود: «ای بندگان خدا! من پناه میبرم به پروردگار خودم و پروردگار شما از اینکه مرا سنگباران کنید! من پناه میبرم به پروردگارم و پروردگار شما از هر متکبّری که بروز پاداش و حساب ایمان ندارد.»
خطبه حضرت در روز عاشورا در مذمّت اهل کوفه، تبرّی جستن از مذلّت و نفرین بر کوفیان
ابن طاووس خطبه غرّاء زیر را از حضرت سیدالشّهداء علیه السّلام در روز عاشورا روایت کرده است. بدین مضمون که:
«چون اصحاب عُمَر بن سعد بر مرکبهای خود سوار شده و آماده جنگ با حضرت سید الشّهداء علیه السّلام شدند، حضرت، بُرَیرَ بن خُضَیر را برای موعظه لشکر بفرستاد.
بُریر هر چه آنان را پند و اندرز داد گوش ندادند، و هر چه آنها را متذکر و متنبّه نمود از آن سودی نبردند.
در این حال خود حضرت امام حسین علیه السّلام بر ناقه خود - و بعضی گفتهاند بر اسب خود - سوار شد، و آنها را دعوت به سکوت نمود. و چون ساکت شدند، حمد خدا را بجای آورد، و ثنا بر او فرستاد، و به آنچه موجب عظمت مقام حضرت حقّ بود او را بستود، و درود بر محمّد و فرشتگان و انبیاء و رسولان الهی فرستاد؛ و در خطبه و گفتار بحدّ أتمّ و اکمل در رسانیدن مطلب اهتمام نمود.
و سپس فرمود: ای جماعت! زیان و هلاکت بر شما باد! و فقر و نکبت و اندوه نیز از آن شما باد؛ که ما را با شور و وَلَه به فریاد رسی خود خواندید! و ما چون با شتاب برای فریادرسی و دادخواهی شما آمدیم، همان شمشیری را که متعلّق به ما بوده، و در دست شما نهاده بودیم برهنه نموده و بر سر ما کشیدید! و همان آتشی را که برای دشمنان خود و دشمنان شما جرقّه آن را افروخته بودیم بر ما افروختید! و برای سرکوبی دوستان خود، با دشمنان خود همدست و هماهنگ شدید!
با اینکه آن دشمنان، عَدلی را در میان شما رواج نداده و دادی را نگستردند؛ و نه امید خیری برای خود در آنها دارید.
بنابراین، بلیه ها و رسوائیها دامنگیرتان باد! چرا در آن وقتیکه شمشیرها در غلاف بود، و نفوس آرام، و رأیها هنوز در قتال مستحکم نگردیده بود؛ ما را رها ننمودید؟! بلکه مانند سیل ملخ بسوی فتنه گسیل شدید! و مانند پروانه در فتنه به هم ریختید!
پس هلاکت و نابودی باد بر شما ای بندههای امّتها! و ای افراد کنار زده شده و دور شده از حزبها و جمعیتها! و ای پس زنندگان کتاب خدا! و ای تحریف کنندگان کلمات پروردگار! و ای طائفه گناه آفرین! و ای آب و دَمِ دهان شیطان! و ای خاموش کنندگان سنّتهای الهیه!
آیا شما این جماعت را یار و یاوری می نمائید و ما را مخذول و تنها و منکوب میگذارید؟!
آری! سوگند به خدا که این مکر و حیله در شما بی سابقه و تاریخچه نیست! و بر این مکر، اصول و ریشههای شما پیوسته و آمیخته شده است! و شاخههای شما بر آن پرورش یافته و نیرو گرفته است! پس شما پلیدترین ثمره این درختید، که در کام صاحبش که ناظر آنست چون خار و استخوان گلوگیر میگردید! و در کام شخص غاصب و متعدّی لقمه گوارا میباشید!
آگاه باشید که این مرد بی پدر: زنازاده و پسر زنازاده (عُبیدالله بن زیاد) مرا بین دو چیز ثابت و میخکوب نموده است: یا با شمشیر جنگ کردن و شربت شهادت نوشیدن، و یا تن به ذلّت و خواری دادن؛ وهَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه، چقدر ذلّت از ما دور است!
خداوند بر ما زبونی و ذِلّت را نمیپسندد، و رسول خدا و مؤمنین نمیپسندند، و دامنهای پاک و پاکیزهای که ما را در خود پرورش دادهاند، و سرهای پر حمیت، و نفسهای استواریکه ابداً زیر بار ظلم و تعدّی نمیروند، بر ما نمیپسندند که اطاعت فرومایگان و زشت سیرتان را بر قتلگاه کریمان و شرافتمندان ترجیح دهیم!
آگاه باشید که من با همین جماعت اندکی که با من هستند، با وجود کمی تعداد و نبودن مُعین و یاور آماده جنگ هستم!
و سوگند بخدا که پس از واقعه شهادتِ من، بدانچه دل بستهاید نمیرسید! و درنگ نمیکنید در این جهان مگر به قدر سواری یک اسب؛ که ناگاه روزگار، همچون سنگ آسیا به دور شما بگردد و چون محور آسیا در شما گیر کند و شما را به قلق و تشویش و اضطراب اندازد!
این عهدی است که پدر من با من، از جدّ من نموده است. حال رأی خود و همدستان خود را روی هم گرد آورید! و مجتمعاً فکر کنید و تصمیم بگیرید که امر شما بر شما پوشیده نماند! و به کردار خود پشیمان نشده و دچار غم و اندوه و حسرت نگردید!
آنگاه پس از این تفکر بدون شتاب زدگی، بر من حمله ور شده و بدونِ هیچ مُهلتی کار مرا تمام کنید!
من توکل بر خداوند نمودم، که پروردگار من و پروردگار شماست. هیچ جنبده ای در روی زمین نجنبد مگر آنکه تقدیراتش به دست قدرت اوست؛ و حقّاً پروردگار من در راه راست و طریق صواب است.
بار پروردگارا! قطرات باران آسمان را بر این قوم فرو بند! و قحط و گرسنگی را بر آنان، چون قحط زمان یوسف مقدّر فرما! و جوان ثقفی را بر آنان بگمار تا آنان را از کاسه تلخ زهرآگین بچشاند! چون آنان ما را تکذیب کرده و به دروغ نسبت دادند، و ما را مخذول و منکوب نمودند!
تو هستی پروردگار ما! توکل بر تو نمودهایم! و بسوی تو انابه و بازگشت داریم! و به سوی تو است تمام بازگشتها.»
منبع: پایگه اطلاع رسانی حوزه
تفسیر زیارت عاشورا
موضوع دوم: لعن و نفرين
وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ…
ماهيت لعن
ماهيت لعن, دور كردن از رحمت خدا است. عن رسول اللَّه صلي الله عليه وآله قال: اِنّي لَمْ اُبْعَثْ لَعَّاناً وَ اِنَّما بُعِثْتُ رَحْمَةً 19به درستي كه من لعن كننده (دور كننده از رحمت) مبعوث نشده ام, بلكه من بر رحمت برانگيخته شده ام.
آثار و پيامدهاي لعن بدون دليل
1. سلب حق شفاعت و شهادت: قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: لايكُونُ اللَّعَّانُونَ شُفَعاءً وَلاشُهَداءً يوْمَ الْقِيامَةِ 20 آنان كه بسيار لعن و نفرين مي كنند از شفاعت كنندگان و شاهدان روز قيامت نمي شوند.
2. بازگشت لعن به لعن كننده: قال الباقر عليه السلام: اِنَّ اللَّعْنَةَ اِذا خَرَجَتْ مِنْ صاحِبِها تَرَدَّدَتْ بَينَهُ وَ بَينَ الَّذي يلْعَنُ فَإِنْ وَجَدَتْ مَساغاً وَ اِلاَّ عادَتْ اِلي صاحِبِها وَ كانَ اَحَقَّ بِها فَاحْذَرُوا اَنْ يلْعَنُوا مُؤْمِناً فَيحِلَّ بِكُمْ 21به درستي كه لعنت وقتي از لعنت كننده صادر شود بين او و كسي كه لعنت شده تردد مي كند, پس اگر راهي يافت [كه هيچ] و گرنه به سوي صاحب خود (لعنت كننده) باز مي گردد, در حالي كه خود او سزاوارتر به آن است. پس, از نفرين كردن مؤمن بپرهيزيد كه بر شما حلال شود (خود سزاوار آن شويد) .
عن رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: لَمَّا لَعَنَ رَجُلٌ ناقَتَهُ وَ هُوَ يسيرُ مَعَها قالَ صلي الله عليه وآله اَخِّرْها عَنَّا فَقَدِ اسْتُجيبَ لَكَ 22 هنگامي كه مردي شتر خود را نفرين كرد در حالي كه با آن مي رفت, رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: او را از ما عقب بينداز, پس به تحقيق براي تو به اجابت رسيد.
ملعونان كيانند؟
1. كافران: إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَفِرِينَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا 23 به درستي كه خداوند, كافران را لعنت كرده و براي آنها آتش فروزاني آماده كرده است.
2. آزار رسانندگان به خدا و رسول: إِنَّ الَّذِينَ يؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْأَخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا ; كساني كه خدا و رسولش را آزار مي دهند, مشمول لعنت خدا در دنيا و آخرت هستند و عذاب خواركننده اي براي آنها مهيا كرده است. 24
3. منافقان در امر به معروف و نهي از منكر: قال اميرالمؤمنين عليه السلام: لَعَنَ اللَّهُ الآمِرينَ بِالْمَعْرُوفِ التَّارِكينَ لَهُ وَ النَّاهينَ عَنِ الْمُنْكَرِ الْعامِلينَ بِهِ; 25داوند لعنت كند كساني را كه امر به معروف مي كنند و خود آن را ترك مي نمايند و نهي كنندگان از منكر را كه خود به منكر عمل مي نمايند.
4. قطع رحم كنندگان: فَهَلْ عَسَيتُمْ اِنْ تَوَلَّيتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْاَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ * اُولئِكَ الَّذينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمي أَبْصارَهُمْ ; 26 اگر از دستورهاي الهي رويگردان شويد جز اين انتظار نمي رود كه در زمين فساد كرده و پيوند خانوادگي تان را قطع كنيد. آنها كساني هستند كه خداوند لعنت شان كرده و گوشهايشان را كر و چشمانشان را كور ساخته است.
5. عمل كنندگان به عمل قوم لوط: قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: لَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَمِلَ عَمَلَ قَوْمِ لُوطٍ; 27خداوند لعنت كند كسي را كه عمل قوم لوط را انجام دهد.
6. تأخير اندازان نماز: عن حجة بن الحسن عليه السلام أنّه قال: مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ اَخَّرَ صَلوةَ الْغَداةِ حَتَّي تَنْقَضِي النُّجوُمُ وَ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ اَخَّرَ صَلوةَ الْعِشاءِ حَتَّي تَشْتَبِكَ النُّجُومُ; 28ملعون است معلون است كسي كه نماز صبح را تا رفتن ستاره ها به تأخير اندازد و ملعون است ملعون است كسي كه نماز عشاء را تا پديدار شدن همه ستاره ها به تأخير اندازد.
7. رشوه دهنده و رشوه گيرنده: قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: لَعَنَ اللَّهُ الرَّاشِي وَالْمُرْتَشي وَالْماشي بَينَهُما; 29 خداوند لعنت كند رشوه دهنده و رشوه گيرنده و كسي كه بين آنها ارتباط برقرار سازد.
8. آزار دهنده والدين: قال الصادق عليه السلام: مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَرَبَ والِدَهُ أَوْ والِدَتَهُ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ عَقَّ والِدَيهِ; 30ملعون است ملعون است كسي كه پدر يا مادرش را كتك بزند. ملعون است ملعون است كسي كه پدر و مادرش را بيازارد.
9. مردي كه لباس زن بپوشد: لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله الرَّجُلَ يلْبِسُ لَبْسَةَ الْمَرْأَةِ; 31ول خداصلي الله عليه وآله نفرين كرد مردي را كه لباس زن بپوشد.
10. رباخواران: لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله آكِلَ الرِّبا وَمُوَكِّلَهُ وَ شاهِدَيهِ وَ كاتِبَهُ; 32سول خدا صلي الله عليه وآله رباخوار و وكيل و دو شاهد و نويسنده آن را لعن نمود.
11. روي گردانندگان از پدر و مادر, به هم زنندگان رابطه زناشويي و سخن چينان: قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: ثَلاثَةٌ لَعَنَهُمُ اللَّهُ تَعالي رَجُلٌ رَغِبَ عَنْ والِدَيهِ وَ رَجُلٌ سَعي بَينَ رَجُلٍ وَامْرَأَةٍ يفَرِّقُ بَينَهُما يخْلِفُ عَلَيها مِنْ بَعْدِهِ وَ رَجُلٌ سَعي بَينَ الْمُؤْمِنينَ بِالاَحاديثِ لَيتَباغَضُوا وَ يتَحاسَدُوا; 33 سه كس را پروردگار بزرگ لعنت كرده است: كسي كه از پدر و مادر خويش روي گرداند, كسي كه سعي كند بين مرد و زني جدايي بيندازد و زن ديگري را بعد از آن جايگزين آن زن كند و كسي كه با سخناني بين مؤمنين, تلاش كند تا آنها را به كينه و حسد نسبت به هم وادارد.
شايستگي لعن بر دشمنان خدا و اهل بيت عليهم السلام
روزي پيرزني نزد امام صادق عليه السلام آمد در حالي كه دو لباس بافته شده از پشم را در دست گرفته بود. به امام سلام كرد و عرض نمود: اي فرزند رسول خدا! اين دو لباس را من با دست خويش بافته ام; اما يكي از اين دو را در حالي بافتم كه هر رشته را با سلام و درود بر خاندان پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله گره زده ام و در ديگري هر رشته را با لعن و نفرين نسبت به دشمنان شما بافته ام. اكنون هر دو را خدمت شما آورده ام. كدام يك از اين دو لباس نزد شما محبوبتر است؟ امام صادق عليه السلام فرمود: آن لباسي را كه با لعن و نفرين نسبت به دشمنان ما بافته اي. 34
پس از صلح امام مجتبي عليه السلام روزي معاويه در مدينه بالاي منبر رفت و در حضور مردم شروع كرد از اميرالمؤمنين عليه السلام بد گفتن. او گفت: اي مردم! علي عليه السلام كيست و پسر او چكاره است تا خلافت كند. در اين ميان امام مجتبي عليه السلام وارد مسجد شد. امام رو به حاضران كرد و پس از سپاس و ستايش خداوند فرمود: پروردگار بلند مرتبه و سترگ هيچ پيامبري را بر نيانگيخت مگر اينكه براي او دشمني از ستمكاران و گناه پيشگان قرار داد. من پسر علي عليه السلام هستم و تو پسر صخر هستي. مادر تو هند است و مادر من فاطمه عليها السلام. جده تو قتيله است و جده من خديجه عليها السلام. حال خداوند لعنت كند هر يك از ما دو نفر را كه حسبي پايين تر و يادي فرو افتاده تر و كفري بيشتر و نفاقي شديدتر دارد. مردم كه در مسجد جمع شده بودند يكصدا گفتند: آمين آمين. معاويه سرافكنده خطبه خود را قطع كرد و شرمگين از منبر پايين آمد و از مسجد بيرون رفت. 35
تفسیر زیارت عاشورا
موضوع نخست: سلام
اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا اَباعَبَدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا ابنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا ابنَ اَميرِالمُؤْمنينَ…
نام خدا
سلام يكي از نامهاي خداوند است:
1. قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: اِنَّ السَّلامَ اسمٌ مِنْ اَسماءِ اللَّهِ تَعالي فَأَفْشُوهُ بَينَكُمْ به درستي كه سلام نامي از نامهاي پروردگار بزرگ است, پس آن را بين خود گسترش دهيد.
2. قرآن مي فرمايد: هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَآ إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَنَ اللَّهِ عَمَّا يشْرِكُونَ 2; اوست خدايي كه جز او معبودي نيست, همان فرمانرواي پاك سلامت [بخش و] مؤمن [به حقيقت حقّه خود كه] نگهبان, عزيز, جبار [و] متكبر [است] . پاك است خدا از آنچه [با او] شريك مي گردانند.
3. در زيارتنامه مخصوص حضرت سيدالشهداء آمده است: اَللَّهُمَّ اَنْتَ السَّلامُ وَمِنْكَ السَّلامُ وَاِلَيكَ يرْجِعُ السَّلامُ 3; پروردگارا! تو سلام (= آرامش بخش) هستي و سلام (=آرامش) از جانب توست و به سوي تو نيز باز مي گردد.
آداب و شرايط سلام كردن
1. سلام پيش از كلام: قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: مَنْ بَدَأَ بِالْكَلامِ قَبْلَ السَّلامِ فَلاتُجيبُوهُ وَقالَ لاتَدْعُ اِلي طَعامِكَ اَحَداً حَتَّي يسَلِّمَ هر كس سخن [خود] را پيش از سلام كردن آغاز نمود, پاسخش را ندهيد و همچنين فرمود: كسي را بر [خوردن] غذاي خود فرا مخوان مگر اينكه سلام كند.
قال الحسين بن علي عليه السلام: لاتَأْذَنُوا لاَِحَدٍ حَتّي يسَلِّمَ 5به احدي اجازه ندهيد مگر اينكه سلام كند.
2. افشاء سلام: قال الباقرعليه السلام: اِنَّ اللَّهَ يحِبَّ إطْعامَ الطَّعامِ وَ إِفْشاءَ السَّلامِ به درستي كه پروردگار غذا دادن [به ديگران] و انتشار دادن سلام را دوست مي دارد.
عن رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: أَلا اُخْبِرُكُمْ بِخَيرِ أَخْلاقِ أَهْلِ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ؟ قالُوا: بَلي يا رَسُولَ اللَّهِ! فَقالَ صلي الله عليه وآله: إِفْشاءُ السَّلامِ فِي العالَمِ آيا شما را از برترين اخلاق اهل دنيا و آخرت با خبر نسازم؟ پاسخ گفتند: بله اي رسول خداصلي الله عليه وآله! فرمود: انتشار سلام در جهان.
3. ابتداء به سلام: قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: اِنَّ اَولَي النَّاسِ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ مَنْ بَدَأَ بِالسَّلامِ; 8به درستي كه سزاورترين مردم در نزد خدا و رسولش صلي الله عليه وآله كسي است كه ابتدا به سلام كند.
قالَ اَميرُالمُؤمِنينَ عليه السلام: لِلسَّلامِ سَبْعُونَ حَسَنَةً تِسْعٌ وَ سِتُّونَ لِلْمُبْتَدِئِ وَ واحِدَةٌ لِلرَّادِّ; 9راي سلام هفتاد ثواب است كه شصت و نه ثواب آن براي كسي است كه سلام كند و يك ثواب براي كسي است كه پاسخ سلام را مي دهد.
4. سلام هنگام ورود: خداوند در قرآن مي فرمايد: فَإِذَا دَخَلْتُم بُيوتًا فَسَلِّمُواْ عَلَي أَنفُسِكُمْ تَحِيةً مِنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيبَةً ; پس چون به خانه هايي وارد شديد به يكديگر سلام كنيد; درودي كه از نزد خدا مبارك و خوش است. قال الباقر عليه السلام: اِذا دَخَلَ الرَّجُلُ مِنْكُمْ بَيتاً فَاِنْ كانَ فيهِ اَحَدٌ يسَلِّمُ عَلَيهِمْ وَ اِنْ لَمْ يكُنْ فيهِ اَحَدٌ فَلْيقُلْ اَلسَّلامُ عَلَينا مِنْ عِنْدِ رَبِّنا يقُولُ اللَّهُ تَحِيةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَكَةً طَيبَةً ; هر گاه كسي از شما وارد خانه اي شود, اگر كسي در آن بود به آنها سلام مي كند و اگر كسي در آن نبود پس بايد بگويد سلام بر ما از جانب پروردگار ما. خداوند مي فرمايد درودي كه از نزد خدا مبارك و خوش است.
5. سلام كوچكتر به بزرگتر: قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: يسَلِّمُ الصَّغيرُ عَلَي الْكَبيرِ وَالمارُّ عَلَي القاعِدِ وَ الْقَليلُ عَلَي الْكَثيرِ; كوچكتر بايد به بزرگتر سلام كند و رهگذر بر كسي كه نشسته و گروه كم بر گروه زياد.
آثار و فوايد سلام
1. آمرزش و مغفرت الهي: قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: اِنَّ مِنْ مُوجِباتِ الْمَغْفِرَةِ بَذْلُ السَّلامِ; به درستي كه از عوامل آمرزش گناهان سلام كردن است.
2. خير و بركت خانه: قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: اَفْشِ السَّلامَ يكْثُرْ خَيرُ بَيتِكَ; لام را انتشار ده خير و بركت خانه ات زياد مي شود.
3. انس با فرشتگان: قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: اِذا دَخَلَ اَحَدُكُمْ بَيتَهُ فَلْيسَلِّمْ فَاِنَّهُ ينَزِّلُهُ الْبَرَكَةَ وَ تُؤنِسُهُ الْمَلائِكَةُ; گاه يكي از شما وارد خانه اش شود پس بايد سلام كند, پس به درستي كه سلام بركت را به خانه اش نازل مي كند و فرشتگان را با او مأنوس مي گرداند.
آداب جواب سلام دادن
سلمان فارسي مي گويد مردي نزد رسول خداصلي الله عليه وآله آمد و گفت: السلام عليك يا رسول اللَّه! پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله پاسخ داد: وَعَلَيكَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ پس از چند لحظه مرد ديگري آمد و گفت: اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا رَسُولَ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ پيامبر اكرم پاسخ گفت: وَ عَلَيكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ مدتي گذشت و مرد ديگري هم از راه رسيد و به پيامبرصلي الله عليه وآله گفت: اَلسَّلامُ عَلَيكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ اما پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله فقط در پاسخ او فرمود: وَ عَلَيكَ مردي كه از ابتدا در حضور رسول خداصلي الله عليه وآله نشسته بود و نحوه سلام كردن افراد و پاسخ دادن رسول خداصلي الله عليه وآله را زير نظر داشت گفت: اي رسول خداصلي الله عليه وآله! پدر و مادرم فداي تو شوند! اولي و دومي كه به شما سلام كردند شما پاسخ آنها را بهتر از سلامشان داديد اما پاسخ مرد سومي را كه سلامش از همه كاملتر بود بسيار كوتاه رد نموديد. دليل آن چه بود؟ پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله تبسمي كرد و فرمود: براي اينكه او ديگر چيزي براي ما باقي نگذاشت كه پاسخش را بهتر بگويم. زيرا خداوند متعال مي فرمايد: وَاِذا حُييتُمْ بِتَحِيةِ فَحَيوا بِأَحْسَنَ مِنْها ; و چون به شما درود گفته شد شما به [صورتي] بهتر از آن درود بگوييد. من نيز در پاسخش تنها گفتم عليك.
پاداش سلام و مصافحه
ابوعبيده مي گويد در سفري من با امام باقرعليه السلام همسفر بودم و هر دو در يك كجاوه بوديم. هنگام سوار شدن, ابتدا من سوار مي شدم و سپس ايشان سوار مي شدند. هنگامي كه امام سوار مي شد به من سلام مي كرد و احوالپرسي مي نمود به گونه اي كه گويا مدتهاست مرا نديده است. هنگام پياده شدن امام زودتر از من پياده مي شد و وقتي من نيز پياده مي شدم, امام دوباره به من سلام مي كرد و احوالپرسي گرمي مي نمود كه گويا مدتهاست مرا نديده و خبري از من نداشته. من گفتم: اي فرزند رسول خدا! شما كاري مي كنيد كه دوستان ما نمي كنند و اگر يك بار هم چنين كنند زياد است. امام پاسخ داد: مگر تو نمي داني وقتي د و مؤمن به هم سلام مي كنند و دست مي دهند گناهان آنان پيوسته تا هنگامي كه از هم جدا شوند مي ريزد.
غدیر
عید سعید غدیر خم بر شما شیعیان و دوستداران علی (ع) مبارک باد
به چه قیمتی!!!!!؟؟؟؟؟
ما آمده ايم زندگي كنيم تا قيمت پيدا كنيم…
نه اينكه با هر قيمتي زندگي كنيم….
عرفه روز خدایی شدن
علت نام گزاری روز عرفه چه بوده است؟
آنگاه که جبرئیل مناسک حج را به ابراهیم (علیهالسلام) میآموخت، چون به عرفه رسید به او گفت: «عَرَفتَ؟» یعنی «یاد گرفتی؟» و او پاسخ داد آری. لذا به این نام خوانده شد …
????روز عرفه از اعیاد عظیم است و روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود فراخوانده و سفره های جود و احسان خود را برای ایشان گسترانیده است
????حضرت امام زین العابدین «علیه السلام» در روز عرفه صدای سائلی را که از مردم کمک می نمود شنید، و به او فرمود : «وای بر تو آیا از غیر خدا سوال می کنی در این روز و حال آن که امید می رود در این روز برای بچه های در شکم که فضل خدا شامل آنها شود و سعید گردند …»
????عرفات نام جایگاهی است که حاجیان در روز عرفه (نهم ذی الحجه) در آنجا توقف می کنند و به دعا و نیایش می پردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه باز میگردند.
حضرت آدم (علیهالسلام) در عرفات:
????آدم (علیهالسلام) پس از خروج از جوار خداوند، و فرود به دنیا، چهل روز هر بامداد بر فراز کوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرئیل بر آدم فرود آمد و پرسید:
- چرا گریه می کنی ای آدم؟
- چگونه می توانم گریه نکنم در حالیکه خداوند مرا از جوارش بیرون رانده و در دنیا فرود آورده است.
- ای آدم به درگاه خدا توبه کن و بسوی او بازگرد.
- چگونه توبه کنم؟ ….
عیان و نهان زدگی
خدایا!
تو خود چون آب و آئینه پاک و زلالی و با صفا اما‘
بشری آفریده ای که هیچش نشانه ای از تو نیست در عیان چیزی گوید و در نهان بگونه ای دیگر عمل می کند.
تو در خلوت و جلوت‘ در خیابان و بیابان همان گونه ای که هستی اما‘ چه بسیارند آفریده هایت که در جلوت گونه ایند که در خلوت نیستند گویا دورویی و دو گویی جامه ای بوده که بر قامتشان دوخته اند……
خداوندگارا ماه رمضان‘یاریمان نما تا بر عهد خود با تو و بندگانت پایدار بمانیم و عیان و نهان‘خیابان و بیابان وخلوت و جلوت ما را تغییر ندهد.
حدیث زندگی (سلام کردن)
«واعظی می گفت: دوستی داشتم ثروتمند و مرفه. روزی به من گفت: نمی دانم چه سری در کار من است، که زندگی من و همسر و فرزندانم با وجود آماده بودن همه گونه وسائل زندگی، روح و نشاط ندارد، در صورتی که زندگی شما و امثال شما که یک دهم در آمد و رفاه ما را ندارید، پر از شور و عشق و شادی نشاط است. به او گفتم شما با همسرت سلام و خدا حافظی می کنی؟ گفت: نه، گفتم: حال چند وقتی این موضوع را آزمایش کن. چندی بعد تشکرکنان نزد من آمد و گفت: به راستی نصیحت تو معجزه کرد. یک سلام کردن کوچک و نا قابل، در خانواده ی ما روح و نشاط آورد.»
حدیث زندگی (سپاسگذاری و قدر دانی)
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«از کسی که به تو احسان نمود، سپاس گذاری کن؛ زیرا، اگر از احسان او سپاس گذاری کنی، آن نعمت پایدار می شود و اگر ناسپاسی کنی، دوام نمی آورد.»
حدیث زندگی (ادب و احترام)
امام صادق(علیه السلام) در سفارش به این اصل اخلافی می فرماید:
«لا یزال ال مومن یورث اهل بیته العلم و الادب الصالم حتی ید خلهم الجنة جمیعا»،
مؤمن همواره خانواده خود را از دانش و ادب شایسته بهره مند می سازد تا همه آنان را وارد بهشت کند.
حدیث زندگی (حسن معاشرت)
«زوجین به دلیل ارتباط بسیار نزدیکی که با هم دارند ، بیش از همه موظف به رعایت احترام و حسن معاشرت متقابل و نگهبانی از شان و منزلت یکدیگرند.»
حدیث زندگی (حسن معاشرت)
«انسان، نیاز به معاشرت دارد و این معاشرت بای همراه با صفا، محبت، وفاداری و گذشت باشد.در زندگی خانوادگی نیاز به عاطفه و محبت ، بیشتر بوده وعشق است که خانه را گرم و زوجین را برای هم جذاب می کند.»
حدیث زندگی
یکی از زوج ها ی موفق می گوید: «راز موفقیت زندگی مشترک من و همسرم این است که هرگز، در طول زندگی ، عذر خواهی را فراموش نکرده ایم!»
حدیث زندگی
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: «تعافوا تسقط الضائن بینکم»، از یکدیگر در گذرید تا کینه ها از میانتان رخت بر بندد.
میلاد کریمه اهل بیت (ع)
ای تو با قلبم صمیمی یا حسن
تو کریم بن کریمی یا حسن
داری از زهرا نشان یا مجتبی
مهربانی دل رحیمی یا حسن……….
آقاجان وقتی بیایی / سر به زیر پات میذاریم
ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد / بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد
سوگند به هر چهارده آیه نور / سوگند به زخم های سرشار غرور
آخر شب سرد ما سحر می گردد / مهدی به میان شیعه برمی گردد
“میلاد با سعادت مهدی موعود (عج) بر تمامی عاشقان و دوستداران آن حضرت مبارک باد”
سایتهای مفید دین پژوهی
مركز اطلاع رساني غدير
http://www.ghadeer.org
سايت غدير را ميتوان يكي از پرتالهاي اسلامي دانست كه مملو از اطلاعات و مطالب غني و ارزشمند براي اقشار مختلف مردم است. محتويات سايت به دقت انتخاب شدهاند و مشتمل است بر سخن روز، پيام پيامبران، نهجالبلاغه، علوم اسلامي، حديث، اخلاق، اديان الهي، رهبري، سياسي، اجتماعي، اطلاعات پزشكي، بانك نرمافزار، انتفاضه، قرآن، امام علي(ع)، صحيفهي سجاديه، حكايات، احكام، تاريخ، امام خميني(ره)، صحيفهي انقلاب، ورزش، كتابخانه و معرفي ساير سايتهاي مرتبط. هر يك از لينكهاي فوق داراي زيرمجموعه و بخشهاي متعددي است.
سایت لبيك
http://www.labbaik.ir
امور حج و زيارت سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي، همگام با تكنولوژي و فنآوري روز در عرصهي ارتباطات، يك سايت اختصاصي با عنوان لبيك راهاندازي كرده است. اين سايت به مراجعين امكان كسب اطلاعات كامل در رابطه با مسايل و مناسك حج و زيارت و همچنين تماشاي مستقيم بسياري از برنامههاي حج را ميدهد. علاقمندان ميتوانند در اين سايت از بخشهاي متنوع و متعددی كه به اين منظور اختصاص يافتهاند، نهايت استفاده را ببرند. معرفي كتابهاي مربوط به حج (داستانها و حكايتهاي حج، آداب سفر حج، آثار اسلامي مكه و مدينه، با راهيان قبله، تحليلي بر مناسك حج، حج در قرآن، حج در انديشه اسلامي، و…) داستان تني چند از تشرفيافتگان به حج، حج از نگاه امام خمینی(ره)، حج از نگاه مقام معظم رهبري، سفرنامههاي حج، احكام و استفتائات حج، بهداشت حج، تصاويري از حج، عتبات عاليات، سوريه و ساير اماكن، عنوان لينكهاي موجود در سايت را تشكيل ميدهند.
بانك اطلاعات اسلامي
http://www.islamicdatabank.com
پايگاه اطلاعرساني سراسري اسلامي كه پارسا ناميده ميشود با هدف ارائه مشخصات منابعي كه از اين پس در يكي از رشتههاي علوم اسلامي منتشر ميشود، به همراه چكيدهاي از محتواي منابع تحقيقاتي، آغاز به كار نموده است. بستر اصلي فعاليت پارسا، اينترنت است كه در آن محتويات پايگاه به سه زبان فارسي، عربي و انگليسي در اختيار علاقهمندان قرار ميگيرد. پارسا (جستوجو در مشخصات و چكيده، جستوجو در متن كتب و مقالات، اصطلاحنامهي علوم اسلامي، كتابسراي ناشران، شهر كتاب، آثار رايگان) بانكها (بانك نشريات، بانك كتابخانهها، بانك نرمافزار، پديدآورندگان، ناشران، مراكز توليدكنندهي آثار، مقالات اسلامي)، منابع و پيوندها، محصولات و پشتيباني عنوان بخشهاي مختلف سايت را تشكيل ميدهند.
سایت طوبي
http://www.tooba-ir.org
پژوهشكدهي تحقيقات اسلامي، عهدهدار تهيه و تدوين متون علمي و آموزشي مورد نياز حوزهي نمايندگي ولي فقيه در سپاه ميباشد و در راستاي ارتقاي سطح علمي و فرهنگي بسيجيان و پاسداران و به منظور سهلالوصول بودن و دسترسي سريع به اطلاعات در اقصي نقاط كشور، سايت اطلاعرساني طوبي را ايجاد نموده است كه اهم موضوعات سايت عبارت است از: قرآن، عقايد، سياسي، اخلاق، تاريخ اسلام، نظام دفاعي اسلام، امام علي(ع)، عاشورا، نشريات كمك آموزشي (مكتب جبهه، مربيان، حصون، انديشهي بسيج، مربي بسيج، بصيرت سرباز)، كتب آموزشي، پرسش و پاسخ، مناسبتها و…
سايت دوران
http://www.ghadeer.org/site/dowran/ index.htm
سايت دوران با هدف عبرتآموزي و پندگيري از سيرهي گذشتگان، راهاندازي شده و داراي بخشهايي با نام تاريخ انبياء، تاريخ اديان، تاريخ معصومين، تاريخ ايران، گوناگون و مشاهير است كه هر يك از اين بخشها به قسمتهاي ديگري تقسيم شده است. به عنوان مثال زندگاني حضرت آدم(ع)، زندگاني حضرت ابراهيم(ع)، حضرت يوسف(ع)، داستان پيامبران جلد اول از آدم تا عيسي(ع)، داستان پيامبران جلد دوم حضرت محمد(ص)، داستانهاي قرآن و تاريخ انبياء در الميزان و تاريخ انبيا، قسمتهاي منشعب از تاريخ انبيا ميباشند.
سايت تربيت
index.htmhttp://www.ghadeer.org/site/tarbeiat/
اين سايت با موضوع تربيت، داراي مطالب و اطلاعات ارزشمندي حول اين موضوع است. مباحث: مشتمل بر دهها جلد كتاب آنلاين در موضوعات تربيتي، با قرآن: مشتمل بر فايل تصويري سورههاي قرآن مجيد، با معصومين(ع)، با معصومين: مشتمل بر احاديثي از ائمهي اطهار(ع) دربارهي اخلاق پسنديده و ناپسند، روش خودسازي: داراي اطلاعات مفيدي دربارهي روش خودسازي نزد دانشمندان و مراجع اسلامي، بانك صوتي: مشتمل بر فايل صوتي سخنراني مراجع و علماي اسلام درباره موضوعات تربيتي، عنوان پيوندهاي اين سايت را تشكيل ميدهد.
سايت قصص
http://www.ghadeer.org/site/qasas/index.htm
سايت قصص از سايتهايي است كه موضوع آن در ميان ساير سايتهاي اسلامي بينظير بوده و از نظر اطلاعات و مطالب بسيار غني و حجيم است. اين سايت، قصههاي قرآني و قصص و روايات ائمه(ع) را در موضوعات مختلف جمعآوري و در اختيار كاربران قرار داده است. اخلاق و احسان، اخلاص، صداقت، برادري، بينيازي، بخل، پدر و مادر، تقوي و توكل، جهل، چاپلوسي، حرص، حسد، حق و باطل، خوف، خيانت، دنيا، دروغ، دزدي و دعاو دهها موضوع ديگر با موضوعات فرعي ديگر عناويني هستند كه قصص و روايات متعددي دربارهي آنها در سايت قرار دارد.
سايت ذكر
http://www.ghadeer.org/site/thekr/index.htm
سايت فوق يكي ديگر از سايتهاي اسلامي ايراني است كه در موضوع ذكر خداوند ميباشد و بخشهاي زير را شامل ميشود؛ شناخت قرآن، تفسير قرآن، نهجالبلاغه، صحيفهي سجاديه، حديث، علم حديث، ادعيه و زيارات و… گزيده كتابهاي مربوط به رفتار علوي، كتابخانه تخصصی و…
سایت الکوثر
http://www.al-kawthar.com
اين سايت يكي ديگر از سايتهاي منبع اطلاعات به زبان عربي است كه محتويات موجود در آن به اين صورت دستهبندي شدهاند: حسينيه (شهيد محراب، سبطالشهيد، سيدالشهدا، سيدالساجدين، باقر علمالنبيين، عقيله بنيهاشم، مومن قريش، و…)، اهلالبيت (ع) (نور علي نور، اولياء الله تعالي، محال مشيئهالله، المطهرون عندالله، ذخيرهالله تعالي و…)، افراح (اسراج المنير، وليدالكعبه، اصلالكرم، الرحمه الواسعه، صاحب التاويل، شمسالشموس، قمر بنيهاشم و…)، شبهات و حلول (ايمان علي بن ابي طالب(ع)، مصحف فاطمه(س)، زيارت قبور، ازدواج موقت، سجده برخاك، و…)، مكتب (تفسير نورالثقلين، التبيان في تفسيرالقرآن، الميزان في تفسيرالقرآن، موسوعه بحارالانوار، موسوعه الكافي، موسوعه الغدير، كتابهاي امام خميني(ره)، كتابهاي شهيد مطهري معجم احاديث مهدي، معجم رجال الحديث، رساله عمليه للمراجع، مناسك حج للمراجع، قواميس و…)، ابحاث اسلاميه (عقائديه، اخلاقي، قرآني، تاريخي، روايي، سياسي، عرفاني، فلسفي، حسيني، فقهي و…)، مخاطرات اسلامي (عقيده اسلامي، نهضت حسيني، اهلالبيت(ع)، مهدي المنتظر(عج)، علم منطق، شرح دعا سحر، آيات متشابه، و…) القدس (ابحاث و قصايد، شهداي بيانات القاده، القدس في تاريخ) و… لازم به ذكر است، اطلاعات موجود در هر يك از لينكهاي فوق در صورت كوتاه بودن به صورت آنلاين نمايش داده ميشود و در صورت طولاني بودن، امكان ذخيرهي آن در رايانه فراهم است. البته علاوه بر موارد بالا، مطالب ديگري با عنوان مبحث رسول(ص)، ماه مبارك رمضان، عيد غدير و نظرسنجي و عضويت در اعضاي سايت وجود دارد.
خبرگزاري تخصصي حوزه دين
http://www.shabestan.ir
خبرگزاري شبستان يكي خبرگزاري غيردولتي است كه در حوزهي دين فعاليت ميكند. رسالت خبرنگاران، نويسندگان و هنرمندان اين خبرگزاري، انعكاس ديدگاهها و نظرات انديشمنداني است كه دغدغهي دين دارند. اخبار اين خبرگزاري در طبقه بنديهايي همچون اخبار معارف، اجتماعي، فرهنگ و ادب، بين الملل، مسجد و قرآن ميباشد. علاوه بر اين، هر يك از استانها و شهرهاي مهم، داراي خبرگزاري مخصوص به خود بوده و در آن اخبار ديني مربوط به هر يك از شهرها و استانها به اطلاع علاقهمندان ميرسد.
دانشگاه اسلامي اینترنت
Internet Islamic University
http://www.studyislam.com
همانطور كه مشاهده ميكنيد نشاني فوق متعلق به دانشگاه اسلامي اينترنت است كه در آن ضمن معرفي اهداف و مأموريت اين دانشگاه، دورههايی كه در دانشگاه تدريس ميشود، قوانين و مقررات دانشگاه، نحوهي ثبت نام، روشهاي تدريس، شهريه دروس، نحوهي پرداخت زكات، برنامهي دروس به اطلاع علاقهمندان رسيده است.
شیوه نامه مقاله نویسی
از مهمترين روشهاي انتقال اطلاعات، تدوين و انتشار مقاله علمي است، مقاله به منزله يك سند علمي و ملاك ارزيابي توان علمي نويسنده است.
مراحل پژوهش:
1- مسأله يابي و طرح تحقيق
2- اجراي تحقيق: گردآوري اطلاعات، ارزيابي، داوري و نتيجه گيري
3- تدوين گزارش در قالبهاي كتاب، پاياننامه يا مقاله علمي
طرح پژوهش:به نقشه كار پژوهشگر براي حل مسأله پژوهش گفته ميشود.
اجزای يك مقاله علمي:
1. صفحه عنوان شامل:آرم الله ، مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران، موضوع مقاله ، نام هسته پژوهشی- نام استاد راهنما، نام مدیر هسته، نام پژوهشگران از اعضای هسته پژوهشی ، فصل و سال تدوین ذکر شود.
2.چكيده
3.كليد واژه
4.فهرست مطالب
5. مقدمه
6. بدنه و متن اصلی(شامل کلیات، مفهوم شناسی،و دیگر فصول)
7.نتيجه
8 .استنادات (فهرست منابع و مأخذ)
قحطی در ایران................
قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا ۖ إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ [٧:١٢٨]
موسی به قوم خود گفت: «از خدا یاری جویید، و استقامت پیشه کنید، که زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار میکند؛ و سرانجام (نیک) برای پرهیزکاران است!»
قَالُوا أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا ۚ قَالَ عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ [٧:١٢٩]
گفتند: «پیش از آنکه به سوی ما بیایی آزار دیدیم، (هم اکنون) پس از آمدنت نیز آزار میبینیم! (کی این آزارها سر خواهد آمد؟)» گفت: «امید است پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند، و شما را در زمین جانشین (آنها) سازد، و بنگرد چگونه عمل میکنید!»
وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ [٧:١٣٠]
و ما نزدیکان فرعون (و قوم او) را به خشکسالی و کمبود میوهها گرفتار کردیم، شاید متذکر گردند!
فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَٰذِهِ ۖ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُ ۗ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللَّهِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ [٧:١٣١]
(اما آنها نه تنها پند نگرفتند، بلکه) هنگامی که نیکی (و نعمت) به آنها میرسید، میگفتند: «بخاطر خود ماست.» ولی موقعی که بدی (و بلا) به آنها میرسید، میگفتند: «از شومی موسی و کسان اوست»! آگاه باشید سرچشمه همه اینها، نزد خداست؛ ولی بیشتر آنها نمیدانند!
نشانه های قحطی در ایران !
.
.
.
.
.
اوایل دهه شصت نوجوانی بیش نبودم،
اما خوب به خاطر دارم آن روزهایی را كه تنها شامپوی موجود
شامپوی خمره ای زرد رنگ داروگر بود.
تازه آن را هم باید از مسجد محل تهیه می كردیم و اگر شانس یارمان بود
و از همان شامپوها یك عدد صورتی رنگش كه رایحه سیب داشت گیرمان می آمد حسابی كیف می كردیم.
سس مایونز كالایی لوكس به حساب می آمد و پفک نمکی و ویفر شكلاتی یام یام تنها دلخوشی كودكی بود.
صف های طولانی در نیمه شب سرد زمستان برای 20 لیتر نفت!
.
.
.
صف های كپسول گاز كه با كامیون در محله ها توزیع می شد
.
.
خالی كردن گازوئیل با ترس و لرز در نیمه های شب
جیره بندی روغن، برنج و پودر لباسشویی …
نبود پتو در بازار ، تازه عروسان را برای تهیه جهیزیه به دردسر می انداخت
.
و پوشیدن كفش آدیداس یك رویا بود
همه اینها بود، بمب هم بود و موشك و شهید و …
اما كسی از قحطی صحبت نمی كرد
یادم هست با تمام سختی ها وقتی وانت برای جمع آوری كمك های مردمی وارد كوچه می شد
بسته های مواد غذایی، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازیر بود
.
.
.
.
همسایه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهربانی بود،
خب درد هم بود…
و اما امروز
امروز فروشگاه های مملو از اجناس لوكس خارجی در هر محله و گوشه كناری به چشم می خورند و هرچه بخواهید و نخواهید در آنها هست.
از انواع شكلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوی خارجی، لباس و لوازم آرایش تا
موبایل و تبلت و …
داروهای لاغری تا صندلی های ماساژور، نوشابه انرژی زا و البته
بستنی با روكش طلا !
.
.
.
.
و حال ، این تن های فربه، تكیه زده بر صندلی های نرم اتومبیل های گرانقیمت
از شنیدن كلمه قحطی به لرزه افتاده به سوی بازارها هجوم می بریم.
مبادا تی شرت بنتون گیرمان نیاید!
مبادا زیتون مدیترانه ای نایاب شود!
.
.
.
متاسفانه اشتهایمان برای مصرف، تجمل، فخر فروشی و له كردن دیگران سیری ناپذیر شده است …!!
.
.
و بعضی چیزها را هم
بهتره نگیم
.
قحطی امروز که در این روزگاران آن را به وضوح لمس می کنیم :قحطى ایمان است
قحطی اخلاق است
قحطی عشق و محبت است
قحطی انسانیت است
.
.
.
.
.
.
بوی رمضان می آید
فرصتی دوباره
فرصتی برای بازگشت
آغوش او برایمان باز است
جانا به غریبستان چندین به چه میمانی
بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی
صد نامه فرستادم،صد راه نشان دادم
یا نامه نمیخوانی یا راه نمیدانی
گر نامه نمیخوانی خود نامه تو را خوانم
ور راه نمیدانی در پنجه ی ره دانی
بازآ که در آن محبس قدر تو نداند کس
با سنگ دلان منشین چون گوهر این کانی
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِن جَاءَ نَصْرٌ مِّن رَّبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ ۚ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ [٢٩:١٠]
و از مردم کسانی هستند که میگویند: «به خدا ایمان آوردهایم!» اما هنگامی که در راه خدا شکنجه و آزار میبینند، آزار مردم را همچون عذاب الهی میشمارند (و از آن سخت وحشت میکنند)؛ ولی هنگامی که پیروزی از سوی پروردگارت (برای شما) بیاید، میگویند: «ما هم با شما بودیم (و در این پیروزی شریکیم)»!! آیا خداوند به آنچه در سینههای جهانیان است آگاهتر نیست؟!
وَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِينَ [٢٩:١١]
مسلماً خداوند مؤمنان را میشناسد، و به یقین منافقان را (نیز) میشناسد.
شناسه سوره کافرون
6- تعداد آیات
در سال 25 سوره های قرآن کریم در مصحف جمع آوری شد، مصحف های قرآنی بر اساس شمارش کوفی است که به امیرالمؤمنین علی (ص) منسوب شده است.
سوره های قرآن کریم در ابتدا شماره نداشتند و رسول گرامی اسلام (ص) قرآن را می خواندند و تنها بر سر جملاتی وقف می فرمودند، اما آنها را شماره گذاری نکردند؛ تنها شماره هایی که اجمالاً برای سوره ای از قرآن وجود دارد، شمارش سوره حمد است، اما در همین سوره هم محل هر آیه مشخص نبود. بعدها قاریان هر منطقه به شماره گذاری آیات روی آوردند قاریان سکوتهای پیامبر (ص) را اصل قرار دادند و با توجه به مضامین آیات، به شماره گذاری آیات پرداختند؛ اما این شماره گذاری ها به دلیل اختلاف قاریان در شهرهای مختلف در جای اتمام آیه متفاوت شد و برخی قاریان دوبار به شماره گذاری آیات پرداختند. به همین جهت در برخی شمارش ها، آیات قرآن 7000 آیا یا 66666 یا اعداد دیگری نظیر 6236 تعین شده است.
با توجه به این تقسیم بندی تعداد آیه های سوره کافرون 6 آیه می باشد که بیشتر مفسران در تعداد آیات این سوره اجماع دارند.
شناسه سوره کافرون
5- ترتیب مصحف
سوره های قرآن کریم در مصحف رسمی مسلمانان در ترتیبی خاص، مرتب شده اند که در این مصحف ابتدا سوره حمد به عنوان فاتحه الکتاب و سپس سوره های بزرگ تا سوره های کوچک به ترتیب حجم تقریبی هر سوره، قرار داده شده است؛ که گروه اول از سوره ها که بسیار بزرگند را سوره های «طوال» و گروه دوم را که ترکیبی نزدیک به صد یا قدری بیشتر از صد آیه دارند، سوره های «مثین» و گروه سوم را که قریب دسته پیشین ولی به طور غالب از صد آیه کمتر دارند، سوره های «مثانی» و در نهایت، سوره های کوچک را سوره های «مفصلات» نامیده اند.
از این رو سوره کافرون در مصحف های امروزی در ردیف (109) قرار گرفته است که ماقبل آن سوره کوثر و ما بعد آن سوره نصر قرار گرفته است.
شناسه سوره کافرون
4- ترتیب نزول
بیان شماره نزول سوره یعنی، اشاره به مرتبه نزول هر سوره در ترتیب نازل شده بر نبی مکرم اسلام () و بیان دو سوره ای که پیش وپس آن نازل شده است؛ می باشد. مفسرین توجه دارند که جزئی ترین اطلاعات درمورد سبب نزول یک سوره، یا یک آیه، به مفسر در فهم سوره کمک می کند.
خداوندمتعال قرآن کریم را به منظور حرکت دادن مردم و خارج کردن آنها از تاریکی ها و وارد کردنشان به نور که همان راه خداوند متعال است نازل فرموده است و این فرایندِ حرکت از ظلمت به روشنایی به تدریج و در طی 23 سال تعقیب شده است. از این رو انتظار است که هر سوره گامی در راه تحقق این هدف و مرتبط با دیگر سوره ها و گام های برداشته شده در سوره های گذشته باشد.
از این رو سوره کافرون نیز متناسب با گام های برداشته شده در ترتیب نزول هیجده همین سوره نازل شده بر رسول گرامی اسلام () می باشد که ماقبل آن سوره ماعون و مابعد آن سوره فیل نازل شده است.
شناسه سوره کافرون
3- مکی و مدن بودن
قرآن کریم به تدریج بر نبی مکرم اسلام نازل شد. پیامبر () در طول بیست و سه سال رسالتش و به تدریج، صد و چهارده سوره را از راه وحی و به واسطه جبرئیل، امین وحی، دریافت کرد. چون دوران رسالت پیامبر () به دو بخش زمان رسالت رد مکه به مدت سیزده سال و زمان رسالت در مدینه به مدت ده سال تقسیم شد، به طور طبیعی سوره های قرآن به دو گروه سوره های مکی و مدنی تقسیم می شود.
مفسران و دانشوران علوم قرآنی در بارة مکی یا مدنی بودن شماري از سوره ها و آیات قرآن کریم اختلاف نظر دارند؛ از این رو بهره گیری از احادیث در این موضوع می تواند کارساز باشد و احادیث درباره مکی و مدنی در حدي نیست که بتوان با استفاده از آنها، سوره هاي مکی و مدنی را بطور کامل معرفی کرد. لذا در اینکه سوره های قرآن کریم مکی است یا مدنی اختلاف نظر وجود دارد و در تفاسیر های مختلف دو قول ذکر شده است: 1- مکی 2- مدنی
مفسرین در اینکه سوره مورد بحث(سوره کافرون) مکی است یا مدنی، اختلاف کرده اند و بیان کرده اند که از سیاقش برمی آید که مکی است؛ اما برخی گفته اند این سوره مبارکه مدنی است. همچنین در تفسیر نمونه آمده است که: اين سوره در"مكه” نازل شده، و لحن و محتواى آن گواه روشنى بر اين معنى است، شأن نزول این سوره، دليل ديگرى بر اين مدعا است و اينكه بعضى احتمال دادهاند مدنى باشد بسيار بعيد به نظر مىرسد و برخی نیز گفته اند: این سوره مکی است و بعد از سوره ماعون نازل شده است.
شناسه سوره کافرون
2- نام سوره و وجه تسمیه آن
کافرون
این سوره بدان جهت «کافرون» نام گرفت که خداوند در آن به پیامبرش حضرت محمد ص دستور داده است تا کافران را به پیامی که متضمن توحید و اعلام برائت از شرک و استقلال عبادی مسلمین است، مخاطب گرداند.
ربع
در احادیث شریف آمده است که حضرت رسول () این سوره و سوره را در دو رکعت بعد از طواف، در دو رکعت بامداد، در دو رکعت بعد از مغرب و در نماز وتر خواندهاند و آن را «ربع» قرآن نامیدهاند. همچنین در حدیث شریف آمده است که رسول خدا ص فرمودند: «هنگامی که در بستر خوابت جای گرفتی، سوره:ﮋ ﭑ ﭒ ﭓ ﮊ را تا آخر آن بخوان زیرا این سوره برائتی از شرک است».
واحدی نیشابوری در بیان سبب نزول روایت کردهاست: این سوره درباره گروهی از قریش نازل شد که نزد رسول خدا ص آمدند و گفتند: ای محمد! به تو پیشنهادی داریم؛ بیا تو از دین ما پیروی کن و ما از دین تو پیروی میکنیم، به این ترتیب که تو مدت یکسال خدایان ما را پرستش کن و ما مدت یکسال خدای تو را میپرستیم پس اگر چنان باشد که آنچه تو به همراه آوردهای، از آیین و رسم و راه ما بهتر باشد، به این ترتیب ما در آن با تو مشارکت یافته و بهرهمان را از آن برگرفتهایم اما اگر چنان باشد که رسم و راه ما از آیین تو بهتر باشد، تو در کار ما شریک گردیده و بهرهات را از آن برگرفتهای! رسول خدا ص فرمودند: پناه بر خدای سبحان که من دیگری را با وی شریک گردانم. همان بود که خداوند این سوره را نازل کرد. پس رسول خدا ص صبحگاه آن به مسجدالحرام رفتند و در حالیکه اشراف قریش در آنجا بودند، این سوره را تا آخر بر آنان خواندند. بعد از آن، دیگر قریش از رسول خدا ص مأیوس گردیدند.
شناسه سوره کافرون
1- بیان آیات
در این سوره خداوند به رسول گرامی اسلام (ص) دستور می دهد به اینکه برائت خود از کیش آنان (مشرکان) را علناً اظهار دارد و خبر دهد که آنان نیز پذیرای دین وی نیستند، پس نه دین او مورد استفاده ایشان قرار می گیرد و نه دین آنان آن حضرت را مجذوب به خود می کند؛ بنابراین نه کفار می پرستند آنچه را که آن حضرت می پرستد و نه تا ابد آن حضرت می پرستد آنچه را که کفار می پرستند؛ پس کفار باید تا ابد از سازش کاری با نبی مکرم اسلام مأیوس باشند.
به چه قیمت......
خودرا ارزان نفروشیم ، درفروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند
قیمت = خدا
خدا
ای آنکه تو طالب خدایی، به خود آ
از خود بطلب کز تو جدا نیست خدا
اول به خود آ
چون به خود آیی، اقرار نمایی به خدایی خدا…
مثل همه ،مثل هیچکس
بهش گفتم چرایه طورلباس نمیپوشی که درشأنوموقعیت اجتماعیت باشه؟یه کم بیشترخرج خودت کن چراهمش لباسای ساده وارزون میپوشی؟توکه وضعت خوبه.گفت:توبگوچرابایدیه چیزایی داشته باشم که بعضیاحسرت داشتن اوناروبخورن ؟چرابایدزرق وبرق دنیاچشام راکورکنه ؟ دوست دارم مثل بقیه مردم زندگی کنم.
( شهیده اعظم شفاهی ،برگرفته از:آن روزهشت8صبح)
بازم در خاطرم یاد تو گذشت ای شهید......
«نوجوانی شهید علیرضاکریمی»
بعدازماجرای بنی صدر ،یک روز بابچه ها ،سرقضیه نافرمانی بنی صدرازامام ،خیلی بحث کردیم دیدم علیرضایک گوشه ای ایستاده وباحالت خاصی به مانگاه می کنه ،مثل اینکه داشت بانگاهش مطلبی رابه مامیگفت .رفتم پیشش وگفتم:چیزی شده؟گفت:میشه بگیدسرچی داریدبحث میکنی؟خدابه ماولی فقیه داده ،مارهبرداریم ،راهمون معلومه،هرچی آقافرمودندهمونه،مابایداطاعت کنیم.این بازیهای سیاسی بدنیست؛ اماخیلی دوروبراین مسائل چرخیدن ،ماراازاصل موضوع -که ولایت فقیه باشه-دورمیکنه .وادامه داد:حواستون کجاست؟یادتون رفته که امام فرمود:پشتیبان ولایت فقیه باشیدتابه مملکت شما آسیبی نرسد؟.
منبع: (مسافرکربلا.ص34)
هفته بسیج
به رنگ انتظار
خیلی وقتها دلم که تنگ میشه ، دوست دارم بایک نفر حرف بزنم یکی که حرفامو بفهمه به راز دلم گوش کنه وبا من ،تودردام شریک بشه،اما اون یه نفرازجنس آدمهای خاکی نیست ازجنس یه یاره که درعین آسمانی بودن خاکیه وان یوسف فاطمه است.
یوسفی که وجودم راجرعه نوش خیالش میکنند. دیدن مه دلربای مهدی که حاجت همه دوستداران اوست یک عنایت خیلی خاصه .خودت میدونی که هرکسی لایق این عنایت نیست وحال انکه مانمکدان شکستیم اما اوما را دوست داره واگه اونونبینیم بستگی به ظرف وجودی خود ما داره که چقدرروی خودمون کارکرده باشیم .چقدربه قول معروف دلمون رابزرگ کردیم وصبرمون رازیاد .توکه امامت رادوست داری ومسلما هیچ وقت نمی خوای دل ایشون راغم بگیره؟!!
میدونی بعضی کارای من وتو خاردرگلوی ان عزیزغریبه؟!
همه ادعای دوست داشتن امام رادارند اماخیلی ها هم هستندلاف عشق رومیزنند. وقتی سردوراهییهای سرنوشت غیراون راانتخاب کردی اون وقت اشک درچشمهای زیبایش حلقه میزنه وبادردبه تومینگرد.
حالاای بنده خوب خدا،بنده عاشق بقیه ا….
صبرکن،صبر….. برای فرجش دعاکن ودعات راباعملت رنگ بده.
پس ای بسیجی برسردوراهیهای سرنوشت غیراونوانتخاب نکن.
بابا التماس دعا.....
پدرجان!!
باز پنجشنبه از راه رسید؛ باز شب جمعه ای دیگر، باز دلتنگی، احساس غربت و ترس از تنهایی.
پدر جان!!!
باز شکفتن غنچه های گل حسرت و باز خشکیدن گل آرزوها،
پدرجان…
یعد از تو دیگه شبهایم باگریه سحر شد و روزهایم با یاد تو شب شد.
پدر جان دلتنگم دعایم کنید…………
بیاید برای همه باباهایی که دیگر هیچوقت به آغوش گرم خانواده هایشان برنمی گردند یک دسته گل به زیبایی حمد، سوره و یاسین هدیه کنیم.
بپذیر هدیه ام بابا….گرچه نمی توانم ببوسم دستهایت را…………
ارزش ها و ضد ارزش ها در نهج البلاغه
خیرخواهی و احترام به دیگران
یکی از ارزش های والای اخلاقی این است که نسبت به دیگران خیرخواه و مهربان باشیم در حقیقت اصلاح امور دیگران ، از عبادتهای پسندیده و ارزشمند به شمار می آید. حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: «اصلاح بین مردم، از یک سال نماز و روزه مستحبی باارزش تر است»(نهج البلاغه، نامه 47)
یکی از راه های نفوذ در دلها، احترام به اندیشه ها و نظرهای دیگران و پرهیز از هرگونه غرور و خودمحوری است. از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل است که می فرمایند: «هرکس که استبداد در رأی داشته باشد، هلاک می شود».(نهج البلاغه حکمت 161)
بسیاری از درگیری ها بر اثر خودخواهی و خودمحوری به وجود می آید . خداوند در قران کریم می فرماید: «خداوند هیچ یک از خودخواهان و فخر فروشان را دوست ندارد».
در اسلام به مشورت کردن و احترام به اراء دیگران سفارش شده است . امام علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: «هیچ پشتیبانی بهتر و مطمئن تر از مشورت کردن نیست».(نهج البلاغه، حکمت 113)
قران کریم می فرماید:
«آنگاه که به شما احترام گذاشتند به بهتر از آن پاسخ بده! هرگاه دستی برای نیکی به سوی تو دراز شد به بیش از آن پاداش بده! در عین حال در این گونه موارد، اجر فراوان برای کسی است که در احترام و نیکی پیش دستی کرده است».(نهج البلاغه، کلمات قضار 60)
پاسخ مناسب در برابر خداوند و احترام به دیگران، در سیره رفتاری پیشوایان معصوم (علیهم السلام) رعایت می شد و اینان همواره نیکی مردم را به بهتر از آن جبران می کردند و این، همان سفارش قرآن مجید است که «وقتی کسی سلام کرد به بهتر از آن و یا مساوی آن پاسخ گویید».سورهنسا/ آیه 86)
ارزش ها و ضد ارزش ها در نهج البلاغه
واقع بینی و ترک آرزوهای منفی
کسانی که واقع بین نیستند و منفی بافی می کنند یا به دنبال آرزوهای دراز هستند، از شخصیت پسندیده ای بهره مند نیستند. قضاوتهای نادرست، آنان را در جامعه بی ارزش می کند و در میان دوستان بی اعتبار می گرداند. آدمی باید با کمک عقل و بینش صحیح خود، واقعیت ها را درک کند و آرزوهای منفی را از دل خود ریشه کن نماید؛ زیرا که آرزوهای دست نیافتنی یا منفی، عقل و اندیشه فرد را ضعیف می سازد . حضرت علی (علیه السلام) می فرماید:«بدانید که ارزوهای خام و منفی، عقل را دچار غفلت می سازد».(نهج البلاغه، خطبه 86)
آرزوهای دور و دراز در امور دنیوی نه تنها انسان را محتاج دیگران می سازد، بلکه به تدریج معنویت از زندگی او گرفته می شود و چه بسا به پایین ترین مرتبه انسانی تنزل می یابد . ارزوهای حکومت ری ، عمر سعد را به سوی کربلا کشاند و سرانجام، دستش به خون حسین بن علی (علیه السلام) آلوده شد، به حکومت ری نرسید و روز قیامت با ندای: «یا ویلتی لیتنی لم اتّخذ فلاناً خلیلا» تأسف خواهد خورد که چرا با یزیدیان بیعت کرد. علی (علیه السلام) در این بار ه می فرمایند: «کسی که ارزوهایش طولانی و منفی است، به اعمال زشت و ناروا دچار می شود. »
اعتدال و میانه روی، یعنی واقعیت ها را همانگونه که هستند بپذیریم و به دیگران بگوییم و نیز در بیان سخن، در قاوتها، در اخبار و گزارش های خود اشتباه نکنیم و به حقیقت آنها بپردازیم.
آنان که از این ارزش های اخلاقی بی بهره اند در رفتار و کردارشان، نظم و برنامه ای ندارند و به سرعت به چیزی دل می بندند و ناگهان بی دلیل از همان چیز متنفر می شوند. همچنین، در بیان دیدگاه های خود زیاده روی می کنند. بنابراین کندرو یا تندرو بودن در کارها می تواند بزرگ ترین ضربه روحی و اجتماعی بر ما وارد کند.
ادامه دارد………
همگام با پژوهش
ارزش ها و ضد ارزش ها در نهج البلاغه
امیدواری به خدا
در مشکلات و سختیی ها باید به لطف و قدرت بی منتهای الهی توجه کرد و از آنها نهراسید. در این صورت، ادمی با توکل و روحیه امیدواری، بر همه مشکلات غلبه می کند. اما اگر تکیه گاه انسان غیرخدا باشد، به یقین سودی نمی ربد. در این باره، حضرت علی (ع) می فرمایند:«هیچ کس از شما به غیر از پروردگار به کسی امیدوار نباشد».
بور همه اندیشمندان بر این است که امیدوار بودن، شرط اول در کسب موفقیت های بزرگ است. بدین ترتیب، با تقویت روح امیدواری، باید با هرگونه ناامیدی مبارزه کرد.
بنده شایسته خدا، نیازمندی ها را با حضرت حق در میان می گذارد و راه چاره را زا او می خواهد. خداوند نیز به مصلحت خویش، او را از مشکلات می رهاند، آن گونه که حضرت یونس (علیه السلام) را در قعر دریا بر اثر توجه به خدا، از شکم ماهی نجات داد
ادامه دارد……
سوگند به کتاب
بسم اللّه الرحمن الرحیم، ن، وَالقَلَم وَ ما یَسطُرُون
خداوندا! یاریمان کن تا کتاب ها و نوشتارمان، در راه تو روشنگری کند. چنان کن کتاب هایی را که می خوانیم یا می نویسیم، شمیم عطر ایمان به تو را بپراکند و مخواه که کتاب ـ این آفریده ارزشمند و گرامیت ـ دریچه ای به سوی کژی و انحراف و تاریکی باشد. خدایا! کتاب ها نعمت های عظیم و عزیز تواند که به آن ها قسم یاد کرده ای، یاریمان کن قدرشان را بدانیم و بتوانیم تو را سپاسگزار باشیم.
استاد خاموش
معرفی کتاب
نام کتاب: ترجمه عربی زن در آینه جلال و جمال
تدوین: آیت الله جوادی آملی
ناشر: انتشارات اسراء
این کتاب که برای نخستین بار در سال 1370 به فارسی منتشر شد و تاکنون بیش از 20 بار تجدید چاپ شده است.
بخش اول: مقدمه ای مبسوط، عقلی و استوار است که در برگیرنده اساس واصول حاکم در این کتاب بوده و نقش راهنمای این مجموعه را برعهده دارد.
بخش دوم: شناسایی و معرفی زن در کتاب الهی است
بخش سوم: که با عنوان زن در عرفان است به بررسی شخصیت زن از دیدگاه عرفان ناب اسلامی و عرفایی که در دامان اسلام پرورش یافته اند پرداخته است و عناوین این بخش بیانگر معیار سلوک، انسان و مقام خلافت، مهر و قهر و نمونه هایی از زنان عارف و زن در نگاه عارفان می باشد.
بخش چهارم: هویت زن از دیدگاه برهان توسط عقل پیوسته با وحی و نه گسسته از آن تشریح می شود. در پاره ای از این بخش به عنوان سر تفاوت زن و مرد می خوانیم: «بررسی وظایف مشترک زن و مرد نشان خواهد داد که خطو جامع تعلیم و تزکیه که مهم ترین رسالت انبیاست، در آنها حضور دارد و نیز بررسی وظایف خاص هر یک از دو صنف مزبور نشان خواهد داد که وظایف اختصاصی هر یک به منزله شرح همان متن جامع و مشترک است و هرگز مباین با ان نیست. پس اگر برخی اوصاف مثل عاطفه در زن جلوه بیشتری دارد، نه مباین با تجرد روح او، نه منافی با هدف مشترک و نه موجب کاهش جنبه عقلی و عملی اوست».
زن و تصدی امور اجرایی زن و استقلال یا وابستگر زن و مدیریت خانواده، تقص عقل و دین زنان، زن و دیه متفاوت، حجاب، حق الهی، نماز قضای پدر و مادر و انتساب سیادت از جمله شبهات مطرح شده در فصل پایانی این کتاب است.
کتاب زن در ایینه جلال و جمال، در جهت احیا و ترویج این تفکر ناب و اصیل اسلامی است شناخت و تحقق چنین تفکری، زمینه هر نوع انحراف و تحریف، چه در معرفی مقام و منزلت زن و چه در جایگاه استفاده ابزاری و تبلیغاتی از او را منتفی می سازد.
نام کتاب: نسیم اندیشه (دفتر دوم)
تدوین: آیت الله جوادی آملی(دام ظله)
ناشر: مرکز نشر اسراء
دومین دفتر از سری کتابهای پرسش و پاسخ از آیت الله جوادی آملی با عنوان “نسیم اندیشه” به چاپ رسید.
در این اثر معظم له به مباحث اعتقادی به طور مختصر و ساده و با استناد به ایات و روایات به شیوه پرسش و پاسخ پرداخته است. عناوین این کتاب در قالب سه بخش آورده شده است:
بخش اول: شامل مباحث فلسفی پیرامون: 1- تفکر در نظام آفرینش 2- انسان خلیفه خدا 3- عدل الهی می باشد.
بخش دوم: در بردارنده مباحث کلامی در زمینه: 1- امامت 2- شفاعت 3- عصمت می باشد.
بخش سوم: به مبحث تحریف قران اختصاص دارد.
نام کتاب: فرهنگ تعلیم و تربیت اسلامی
نوشته: محمدرضا امین زاده
این کتاب، رابطه تعلیم و تربیت را با موضوعات متنوعی از جمله: محیط و مدرسه، اخلاق، اقتصاد و سیاست، بلوغ و … را بررسی می کند از جمله در قسمت اقتصاد، علاوه بر هدف اسلام از اقتصاد، به فقر اقتصادی و تأثیر آن در تعلیم و رتبیت پرداخته است. در قسمت تعلیم و تربیت زن، مسئولیت تربیتی اخلاقی زن قبل از ازدواج و هنگام ازدواج و مسئولیت زن در برابر خود و دیگران را بیان می کند.
جملاتی در توصیف کتاب و کتابخوانی
سوگند به کتاب
بسم اللّه الرحمن الرحیم، ن، وَالقَلَم وَ ما یَسطُرُون
خداوندا! یاریمان کن تا کتاب ها و نوشتارمان، در راه تو روشنگری کند. چنان کن کتاب هایی را که می خوانیم یا می نویسیم، شمیم عطر ایمان به تو را بپراکند و مخواه که کتاب ـ این آفریده ارزشمند و گرامیت ـ دریچه ای به سوی کژی و انحراف و تاریکی باشد. خدایا! کتاب ها نعمت های عظیم و عزیز تواند که به آن ها قسم یاد کرده ای، یاریمان کن قدرشان را بدانیم و بتوانیم تو را سپاسگزار باشیم.
ترویج کتابخوانی
یکی از راه های علاقه مند کردن کودکان به کتاب و کتابخوانی این است که بزرگترها آثار برتر کودکانه ای را گزینش کنند و در فرصت مناسب برای بچه ها بخوانند. این کار باعث می شود کودکان و فرزندانمان، کتابدوست و علاقه مند به کتابخوانی بار بیایند و این عشق و علاقه در وجودشان نهادینه و ماندگار بشود. تهیه و خرید کتاب و تشویق و ترغیب بچه ها به مطالعه و همراهی به آنها در بازدید از نمایشگاهها و کتابفروشی ها و هدیه دادن کتاب می تواند تأثیر زیادی در علاقه مند کردن کودکان به کتاب و کتابخوانی داشته باشد.
مائده آسمانی
کتاب غذای روح آدم است، اگر سالم و نشاط آور و نیروبخش باشد، اما اگر مسمون و زیان آور باشد، حتی اگر با ظاهری آراسته و دلربا عرضه شود، باید فضای جان و دل را از آن دور نگه داریم و مواظب باشیم دل و دین ما را فاسد نکند.
تأثیر کلمه الله
بر اساس پژوهش های یک روانشناس برجسته هلندی، تلفظ کلمه “الله” بر سلامت انسان به ویژه بیماران تاثیر مثبت دارد. به گزارش خبرگزاری فارس، بر اساس پژوهش سه ساله پروفسور “فاندر هوفمن” روانشناس هلندی در مورد عده ای از بیماران، بیمارانی که کلمه “الله” را مرتب تلفظ می کردند، زودتر بهبود یافته اند. نتیجه این پژوهش در مورد بیماران افسرده، نمایان تر بود.
این پژوهش ثابت کرده است تلفظ “ا” در ابتدای کلمه “الله” موجب کنترل تنفس می شود. تلفظ “ل” موجب وقفه ای کوتاه در تنفس شده و سپس آن را آزاد می کند. حرف “ه” در آخر کلمه “الله” نیزموجب ارتباط ریه و قلب شده و به تنظیم ضربان قلب کمک می کند.
این جاست که می گن “الا بذکر الله تطمئن القلوب”
اندیشه سبز
امام علی (علیه السلام)
لا سنه افضل من التحقیق.
هیچ کاری چون تحقیق و حقیقت جویی نیست.
مقام معظم رهبری (مدظله العالی):
مسأله وحدت حوزه و دانشگاه، یکی از اساسی ترین، پیچیده ترین و عمیق ترین مسائل انقلاب اسلامی است.
همه ما می دانیم که هرسال در تقویم روز شما ما، یک هفته اختصاص به پژوهش و یک روز اختصاص به وحدت حوزه و دانشگاه دارد و هرسال به مناسبت هفته پژوهش و وحدت حوزه و دانشگاه برنامه هایی را اجرا می کنیم. هم اینک نیز این هفته اندیشه سبز نزدیک است. از پژوهشگران فضای مجازی می خواهیم نظرات خود را راجع به هفته پژوهش و وحدت حوزه و دانشگاه ارائه دهند با این محوریت که :
چه کنیم تا تعامل بین حوزه و دانشگاه اختصاص به هفته پژوهش و 27 آذرماه نداشته باشد و تعامل دائمی شود؟
فرهنگ چه فایده ای دارد؟
فرهنگ فایده دارد چون اگر فایده نداشت در طول تاریخ به وجود نمی آمد.
فایده آن این است که مردم با یاد گرفتن یک فرهنگ می توانند با هم ارتباط بر قرار کنند و رفتار یکدیگر را پیش بینی کنند. و از طرف دیگر برای خود یک هویت مشترک درست کنند. آنها یک گروه بزرگ به نام جامعه می سازند که در برابر جامعه های همسایه برای خود هویتی مستقل دارند. مثلا وقی می گوییم “ما ایرانیها” چیزی که این “ما” را به وجود آورده در درجه اول فرهنگ و زبان است و در درجه دوم مذهب و نژاد.
معنای فرهنگ و مفاهیم مربوط به آن
فرهنگ چیست؟
فرهنگ یک جعبه ابزار است . در این جعبه ابزار یک سری وسیله قرار دارد. اسم آنها را “راه حل” می گذاریم.
معنای راه حل چیست؟
راه حلهایی که در سبد قرار دارند، یک سری جوابهایی (= روالها =عرفها) هستند که بیشتر مردم یک جامعه توافق کرده اند از آنها برای حل مسائل خود استفاده کنند. پس ما در جامعه با یک سری “مساله” روبرو هستیم.
یک مثال:
مساله: وقتی به هم رسیدیم اگر با هم خوب بودیم چکار کنیم که طرف مقابل بفهمد ما با او دوستیم؟
راه حل:
فرهنگ 1: به صورت او نگاه کن، با او دست بده و احوالپرسی کن
فرهنگ 2: اگر همجنس تو بود به صورت او نگاه کن، با او دست بده و احوالپرسی کن. اگر نبود به او نگاه نکن، با او دست نده و تنها احوالپرسی کن.
فرهنگ 3: …
برخی مسأله ها که فرهنگ به انها پاسخ می دهد:
- نحوه رفتار با مردم طبقات و گروههای مختلف اجتماعی
- نحوه رفتار با همسالان و افراد بزرگتر یا کوچکتر
- نحوه استفاده از خدمات عمومی (مثل ایستادن در صف)
- نحوه رانندگی، عبور از خیابان و …
- نحوه رفتار با همسایه
- چه چیزهایی با ارزش هستند؟ پول، آرامش، ایثار، خود خواهی، وطن، ساده زیستی، حق خواهی، تن ندادن به ظلم، زرنگی و …
- چه حکومتی خوب است؟
- برای چه زندگی می کنیم؟ از کجا آمده و به کجا می رویم؟ هدف ما از زندگی چیست؟
- چه مردی خوب است؟ چه زنی خوب است؟ شیوه ارتباط زن و مرد در جامعه
- شکل روابط خانوادگی
- چطور لباس بپوشیم؟
- با هر کس چطور حرف بزنیم؟
- چه چیزی زیبا است؟
- چه وسایلی با ارزش هستند و باید آنها را داشته باشیم؟
- و…
ادامه دارد …….
محرم ز غدیر خم بود!!!
روزی که علی ذکر لب مردم بود
یک فتنه خفته بین مردم گم بود
هرچند محرم آید ز راه، ولی
آغاز محرم ز غدیر خم بود
ده شب زندگی با اما حسین (علیه السلام)
سلام بر محرم
محرم که می آید همه جا پر می شود از پرچم های سیاه و قرمز .
و همه جا پر می شود از بوی غم و عزا
اما مگردر محرم چه اتفاقی افتاده که باز هرسال همچنان پرچم عزا به پا می شود ؟
محرم ماه شهادت امام معصوم ما امام حسين (ع) و خانواده ایشان است .
بیایید از امام حسين و شهادتش درس اخلاق ، ایثار و شجاعت بگیریم .
محرم بهانه ای است تا حداقل ده شب با امام حسین (علیه السلام) و کاروان اسراء زندگی کنیم.
در اين ايام به هر كجا كه ميروي و به هر طرف كه نگاه ميكني، بوي عزا و غم است. همه جا سياه پوش شده است، اما در كنار اين غم و عزا، نام مقدس و مبارك و زيباي امام حسين(ع) را ميشنويم.
آري ! ماه محرم است، ماه زنده كردن نام و ياد نهضت حسين(علیه السلام) و انقلاب زینب کبری (سلام الله علیها).