بابا التماس دعا.....
28 آبان 1393 توسط کوثر
پدرجان!!
باز پنجشنبه از راه رسید؛ باز شب جمعه ای دیگر، باز دلتنگی، احساس غربت و ترس از تنهایی.
پدر جان!!!
باز شکفتن غنچه های گل حسرت و باز خشکیدن گل آرزوها،
پدرجان…
یعد از تو دیگه شبهایم باگریه سحر شد و روزهایم با یاد تو شب شد.
پدر جان دلتنگم دعایم کنید…………
بیاید برای همه باباهایی که دیگر هیچوقت به آغوش گرم خانواده هایشان برنمی گردند یک دسته گل به زیبایی حمد، سوره و یاسین هدیه کنیم.
بپذیر هدیه ام بابا….گرچه نمی توانم ببوسم دستهایت را…………